نوجوانی و دغدغه‌های بی‌شمار

دوران نوجوانی را به نام دوران شترمرغی می‌شناسند؛ به این معنا که می‌گوییم بار ببر، می‌گوید من مرغم؛ می‌گوییم تخم بگذار، می‌گوید من شترم.

تاریخ انتشار: 13:44 - پنجشنبه 1402/04/15
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
نوجوانی و دغدغه‌های بی‌شمار

به گزارش اصفهان زیبا؛ این روزها که بیشتر مشغله‌ام حول محور نوجوان است، هرمسئله‌ای مربوط به آن‌ها مرا به خود جذب می‌کند. از کتاب و جلسه گرفته تا ملاقات با اساتید بنام این حوزه و مصاحبت و همنشینی با نوجوانان که شیرین‌ترین لحظات را برایم رقم می‌زند.

ظهر بود و ایام امتحانات آخر سال تحصیلی. از محل کارم به منزل برمی‌گشتم. در حال رانندگی بودم که پشت چراغ قرمز دختری که با چهره‌ای معصوم و تا حدی چموش پشت ترک موتور پدرش نشسته بود، توجه مرا به خودش جلب کرد.

مانتوشلوار سرمه‌ای و مقنعه دور گردنش معرف سن و موقعیت او بود. هم‌چنان سرگرم گوشی بود که اتفاقی چشمش به من افتاد. از سر مهر به او لبخند زدم، لبخندی سرد تحویلم داد و دوباره به درون گوشی‌اش شیرجه زد.

رفتارش باعث شد در ذهنم به مرور خصوصیات نوجوانی بپردازم و اینکه آیا ما نوجوان را می‌شناسیم؟!

شناختی که اگر ما والدین و مربیان آن را زودتر حاصل کنیم، در مواجهه با مسائلی که خاص و ویژگی معمول نوجوان بوده و فرایند رشد و هویت‌یابی او را نشان می‌دهد، روابطمان با نوجوان بهتر مدیریت می‌شد.

نوجوانی که به یکباره نه تنها مرحله تغییر در جسم و فیزلوژیک بدن را می‌گذراند، بلکه فکر او از حالت عینی به انتزاعی تغییر کرده و نمود آن در حالات رفتاریش مشهود است.

شیوه تفکر فرضیه‌سازی او مرز حقیقت و واقعیت را برایش مبهم می‌سازد. واقعیت را نمی‌بیند. این تفکر فرضیه‌سازی پایه و اساس تفکر ایدئال‌گرایی و تفکر نقادانه و کمال‌گرایی نوجوان قرار می‌گیرد و وقتی کنار تفکر قیاسی (استدلال از کل به جزء رسیدن) قرار گیرد، منجربه تفکر درباره «خود» می‌شود.

این درون‌نگری او، تبدیل به ویژگی «خود‌مرکزی» می‌شود (همه باید از زاویه دید او نگاه کنند). از اینجا اختلافات با خانواده آغاز می‌شود و بر روی نوجوان برچسب خودخواهی می‌نشیند.

در گپ‌و‌گفت با نوجوان‌ها محبت و نگرانی به‌جای والدین برایشان قابل درک نبود. به زعم آن‌ها باید والدینشان را در جایگاه متهم نشاند که ما استقلال داریم و بزرگ شده‌ایم.

دوران نوجوانی را به نام دوران شترمرغی می‌شناسند؛ به این معنا که می‌گوییم بار ببر، می‌گوید من مرغم؛ می‌گوییم تخم بگذار، می‌گوید من شترم. به تعبیری دیگر می‌گوید «من بزرگ شده‌ام، چرا اجازه خیلی کارها را به من نمی‌دهید؟» و از طرفی به بهانه‌اینکه «من بچه هستم هنوز»، مسئولیتی را پذیرا نیست.

برای کمک به او باید بدانیم که جنس مخالفت‌ها و موافقت‌های نوجوان از جنس جست‌وجوست؛ به دنبال چراهای ذهنش می‌گردد تا هویتش را بیابد.

شاید این روزها که اسم نوجوان‌ها و از زاویه نادرست نگاه ما، نسل پر چالش بیشتر بر سر زبان‌هاست، منصفانه‌تر نگاه کنیم و بپذیریم ساختار اجتماع تغییر کرده؛ نسلی که با شروع کرونا و کلاس‌های مجازی ناخواسته همدمش تلفن همراهش شد و ناخواسته او را تحت تأثیر مدرنیته قرار داد، واین در حالی است که در فرهنگ جامعه ما این مدرنیته‌ آمیخته با سنت تناقض‌های شدیدی برای او به‌وجود آورد و این تناقضات است که او را به یأس می‌کشاند.

با صدای بوق اتومبیل ها به خود آمدم باز هم از اینکه انگشت اتهام سمت نوجوانان می‌رود دلم آزرده می‌شود.

عدم شناخت ما از آن‌ها اختلال در رابطه با نوجوان ایجاد می‌کند. باید به دنبال راهی برای تعدیل روش‌های ارتباطی والدگری با نوجوانان باشیم و برای موفقیت و سربلندی مادران و پدران آینده ایران عزیز تلاش کنیم.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

12 + شش =