مروری بر ابعاد مختلف آموزش‌وپرورش با توجه به مدارس تحول‌خواه:

«آموزش» و «پرورش» چیست؟

این‌طور که آمار و ارقام نشان می‌دهد تاکنون تمرکز مدارس دولتی و غیردولتی ما تنها بر مسئله آموزش علم به دانش‌آموزان بوده است؛ تمرکزی که نتیجه ابتدایی آن خستگی، خمودگی و بی‌علاقگی دانش آموزان به مدرسه و تحصیل بوده است.

تاریخ انتشار: 08:42 - شنبه 1402/05/28
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
«آموزش» و «پرورش» چیست؟

به گزارش اصفهان زیبا؛ اصطلاح «آموزش‌وپرورش» از آن مفاهیمی است که با شنیدن هزارباره‌اش، باز هم همان مدارس همیشگی و میز و نیمکت‌هایش به یاد می‌آید؛ مدارسی که سخت با چارچوب‌های ذهنی‌مان عجین شده است و اگر یک وجب از موازین سابق عقب بکشیم، آسمان‌ها به زمین می‌آیند و دیگر این بچه‌ها تربیت‌بشو نیستند!

مسئله آموزش‌وپروش به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی سال‌هاست که نه‌تنها در ایران، بلکه در تمام قاره‌های هفت‌گانه موردبرسی قرار گرفته است.

بزرگ‌ترین متفکران و اندیشمندان جهان دور هم جمع شده‌اند تا بلکه به راه‌حلی جامع و کامل دست پیدا کنند؛ متفکرانی همچون ایوان ایلیچ و تفکرات رادیکالی‌اش که به‌دنبال آتش‌زدن مدارس بود، تا اندیشه‌های محافظه‌کارانه‌ای که با اصلاحاتی سطحی به‌دنبال رفع مشکل بودند.

بااین‌حال مسئله آموزش تربیت‌محور، هنوز هم یکی از معضلات جهانی است. هنوز هم در پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا به‌دنبال شیوه‌ها و رویکردهایی هستند تا هرچه بیشتر به این تربیت آموزش‌محور نزدیک شوند؛ آموزش‌هایی که قرار است انسان را از آن چارچوب‌های لایتغیر پیشین رهایی بخشد و با نگاهی جدید در مسیر تعالی او و جامعه گام بردارد.

مدرسه؛ جامعه کوچک

مفهوم جامعه و اجتماع از آن هم‌خانواده‌هایی هستند که در عمل، تفاوت فاحشی با یکدیگر دارند. منظور از اجتماع همان جمعیت کثیری است که بدون ارتباط خاصی در کنار یکدیگر قرارگرفته‌اند؛ اما زمانی که از جامعه سخن می‌گوییم، روح جمعی به میان می‌آید؛ افرادی که با دلیل و انگیزه در کنار هم جمع شده‌اند. گروهی که زیستنشان به یکدیگر گره‌خورده و نیازمند تعامل و همکاری باهم هستند.

چنین اندیشه‌هایی را در آثار قرن نوزدهم دورکیم فرانسوی‌زبان هم می‌توان دید. او معتقد بود تا زمانی که همبستگی میان مردم وجود نداشته باشد، صحبت از جامعه بی‌معنا خواهد بود. اما مسئله‌ای که دورکیم به پاسخی نهایی برای آن دست نیافت، چگونگی رسیدن به این همبستگی بود.

متأخران بعد از دورکیم مدرسه را به‌عنوان راه‌حلی برای این مسئله تعریف می‌کنند. آن‌ها بر این باور بودند که اگر مدارسی شکل گیرند که در عین علم‌آموزی فرهنگ مطلوب جامعه را نیز به افراد منتقل کنند، همبستگی حقیقی محقق خواهد شد.

بااین‌حال فرآیند «آموزش‌وپرورش» در ادامه تاریخ هم با شکست مواجه می‌شود. گرچه انتخاب مدرسه به‌عنوان راه‌حلی برای انتقال فرهنگ جامعه و آموزش علم نافع به دانش‌آموزان موردتأیید قرار می‌گیرد، اما بازهم راه رسیدن به آن با ابهام مواجه است.

هنوز هم معلوم نیست که مدرسه چطور می‌تواند آن همبستگی موردنظر دورکیم را محقق کند؟ چطور می‌شود در ابتدا مدرسه را به‌عنوان جامعه‌ای کوچک در نظر گیریم و سپس راه و رسم تعامل را از دل آن بیاموزیم؟ چگونه این همکاری و همبستگی در کودکان محقق شده تا در آینده هم جامعه‌ای همراه، متحد و همبسته داشته باشیم؟

مدارس نوین؛ پیشگام فرهنگ تعامل‌گرا

این‌طور که آمار و ارقام نشان می‌دهد تاکنون تمرکز مدارس دولتی و غیردولتی ما تنها بر مسئله آموزش علم به دانش‌آموزان بوده است؛ تمرکزی که نتیجه ابتدایی آن خستگی، خمودگی و بی‌علاقگی دانش آموزان به مدرسه و تحصیل بوده است.

اما پیامد مهم‌تر این شیوه از تدریس در جامعه نمایان شده است؛ جامعه‌ای که فارغ‌التحصیلانش آن‌طور که باید فرهنگ ملی آن را نیاموخته و از طرفی با تفرد و تفرق مردم مواجه است. در چنین جامعه‌ای علت تحصیل و نتایجی که برای فرد و جامعه به ارمغان می‌آید، مجهول مانده و دانش‌آموزی که سال‌های نوجوانی و جوانی خود را در این راه صرف می‌کند، در پایان با یک علامت سؤال مهم مواجه می‌شود: برای چه؟!

بااین‌حال به‌نظر می‌رسد در سال‌های اخیر دست‌کم این مشکل به چشم آمده و گاهی اقداماتی هم برای رفع آن صورت گرفته است؛ برای مثال برخی مدارسی با عنوان «مدارس تحول‌خواه» قد علم کرده‌اند و خواستار توجه به مسئله آموزش با پرورش شده‌اند؛ مدارسی که مدعی توجه به فرهنگ، تربیت و پرورش دانش‌آموزان در کنار آموزش علم نافع و قابل‌استفاده برای شخص و جامعه هستند.

در چنین مدارسی دانش‌آموزان نقشی پویا پیدا می‌کنند و بعد از گذران دوران آموزش در مدارس، خود به عنصری اثرگذار در همان مدارس تبدیل شده و به آموزش نسل‌های آینده مشغول می‌شوند.

اصفهان نیز به‌عنوان یکی از شهرهای تحول‌خواه، چندسالی است که از حضور چنین مدارسی برخوردار شده؛ مدارسی که گاهی از دل مراکز فرهنگی بیرون آمده‌اند و بدین ترتیب آموزش همراه با پروش نقش پررنگ‌تری به خود می‌گیرد.

آموزش‌وپرورش در «رواق»

مؤسسه فرهنگی امام رضا(ع) یکی از همان کانون‌های فرهنگی شهر است که در جهت اصلاح آموزش و پرورش گام برداشته است.

این کانون مردم‌نهاد که نزدیک به 18 سال از تأسیس آن می‌گذرد، افزون بر پرداختن به فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی، با تأسیس مدرسه رواق، به ادغام پرورش با آموزش در مدرسه پرداخته است؛ مدرسه‌ای که حالا شش سال از تأسیس آن می‌گذرد و به همین دلیل با امیرحسین زمانی، معاون فناوری و روابط عمومی مدرسه رواق به گفت‌وگو پرداختیم.

فعالیت مؤسسه فرهنگی امام رضا(ع) در این سال‌ها به چه صورت بوده است؟

مؤسسه امام رضا (ع) از سال 1386 تشکیل‌شده و از سال 1393 با دریافت مجوز به‌عنوان تشکل مردم‌نهاد به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

شروع فعالیت مؤسسه در آن سال با 14 دانش‌آموز چهارده‌ساله بود؛ اما امروز نزدیک به 300 عضو دارد و از آن زمان تاکنون 17 گروه از دانش‌آموزان جذب مؤسسه شده‌اند؛ به این صورت که افراد پس از ورود به مجموعه گروه‌بندی‌شده و فعالیت‌های فرهنگی خود را با سرگروه‌هایی که در مجموعه «شفیق» خوانده می‌شوند، ادامه می‌دهند.

ارتباط دانش‌آموزان با مجموعه از سال هفتم آغاز شده و حتی در دوران دانشجویی آن‌ها نیز ادامه دارد. به قول بچه‌ها می‌گویند آمدن به مجموعه با خودمان است؛ اما دیگر رفتن معنایی ندارد.

مدرسه رواق نیز از سال 1397 در دو دوره متوسطه اول و دوم شروع به کار کرده و بخشی از فعالیت‌های فرهنگی مجموعه با مدرسه ادغام شد.

مدرسه و مجموعه فرهنگی به پسران اختصاص دارد؟

بله؛ تاکنون که همین‌طور بوده است؛ البته قصد داشتیم که دبستان دخترانه و پسرانه نیز تأسیس کنیم و به این صورت فعالیت‌های فرهنگی شامل دختران هم بشود؛ اما با توجه به دلایلی، هنوز این امر محقق نشده است.

مؤسسان ابتدایی رواق چه افرادی بودند؟

پیش از تأسیس مدرسه، دانش‌آموزان از مدارس مختلفی برای ورود به مجموعه فرهنگی امام رضا(ع) اقدام می‌کردند؛ همچنین جمعی از همکاران فرهنگی از مدارسی همچون امیرالمؤمنین، امام صادق(ع)، امام باقر (ع) و سادات با یکدیگر هم‌نظر بوده و به‌نوعی همکار فرهنگی یکدیگر محسوب می‌شدند.

نتیجه هم‌فکری این عزیزان برای اجرای سبکی جدید در آموزش‌وپرورش باعث تشکیل مدرسه رواق شد.

رویکرد شما در مدیریت مدرسه رواق چه تفاوتی با سایر مدارس دارد؟

مدرسه رواق به دنبال تربیت جوان مؤمن، متفکر و اهل اراده است. به نظر ما این سه ویژگی لازم و ملزوم یکدیگر هستند و اگر هریک از این‌ها نباشد، فرد از مسیر خودش دور می‌شود. برای رسیدن به چنین هدفی مهم است که از چه روش تربیتی باید استفاده کنیم؛ چراکه هر تربیتی با هر روشی محقق نمی‌شود.

بسیاری از مؤسسه‌ها و مجموعه‌ها خواستار رسیدن به چنین اهدافی بوده‌اند؛ اما اتفاقا با نتیجه عکس مواجه شده‌اند. آنچه به نظر رواق برای پیشبرد این اهداف مؤثر است، تربیت کریمانه است.

منظور از تربیت کریمانه چیست؟

زمانی که ما از تربیت کریمانه صحبت می‌کنیم، عده‌ای فکر می‌کنند یعنی دل‌به‌دل دانش‌آموز دادن و محقق‌کردن هر خواسته‌ای که او دارد. این برداشت از تربیت کریمانه یعنی نفهمیدن معنای واقعی آن.

چنین مفهومی مدنظر ما نیست. تربیت کریمانه یعنی بهره‌بردن از تشویق و تنبیه، عطوفت و سخت‌گیری؛ اما هریک به‌موقع خود؛ به‌طور مثال یکی از تفاوت‌های ملموس رواق با سایر مدارس، محوریت معلم راهنماست؛ یعنی افرادی که جایگزین معاون در مدارس هستند؛ اما منحصر به هر کلاس می‌شوند.

این افراد به‌طور خاص با تعداد معینی از دانش‌آموزان در ارتباط هستند و افزون بر پیگیری وضعیت درسی دانش‌آموزان، مشاور و همراه فرهنگی آن‌ها نیز به‌شمار می‌روند. درواقع نقش شفیق در مجموعه فرهنگی به نقش معلم راهنما در مدرسه تبدیل‌شده و آن‌ها وضعیت درسی، تربیتی و روحی دانش‌آموزان را پیگیری می‌کنند.

یکی دیگر از نکاتی که در رواق بر آن تأکید می‌کنیم، اهمیت نقش‌آفرینی خانواده در تربیت فرزند است. برای مجموعه مهم است که خانواده‌ها پیگیری لازم را برای تربیت فرزندشان داشته باشند.

برخی از اولیا گمان می‌کنند صرف ثبت‌نام بچه‌ها در مدرسه به معنای سلب مسئولیت از آن‌هاست؛ در حالی ‌که هنگام ثبت‌نام به خانواده گفته می‌شود که در صورت فقدان وقت کافی برای رسیدگی به فعالیت‌های مدرسه، از ثبت‌نام اجتناب کنند؛ زیرا یکی از برنامه‌های مهم مدرسه ارتباط با والدین است.

جلسات و کارگاه‌های متعددی که در ارتباط با مسائل مختلف تربیتی و درسی برگزار می‌شود و همین‌طور ارتباط آن‌ها با معلم راهنما از مصادیق ارتباط خانواده، مدرسه و دانش‌آموز است.

برگزاری کلاس‌های مهارتی باعنوان «طرح اکتشافی‌استخراجی معدنچی» یکی دیگر فعالیت‌های شاخص مدرسه است.

در این کلاس‌ها مهارت‌آموزی در زمینه‌های مختلف فنی، نظری، هنری و… همچون نجاری، میناکاری، تعمیر لوازم خانگی، سواد مالی، سواد رسانه، آموزش نرم‌افزارهای گرافیکی و برنامه‌نویسی، فن بیان، زیست‌فناوری و… به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شود و آن‌ها بر اساس علاقه و استعداد چندرشته را در طول سال تحصیلی انتخاب می‌کنند و در همان زمینه به مهارت‌آموزی ادامه می‌دهند.

استناد شما برای اعمال این شیوه تربیتی بر چه مفاهیمی است؟

تمرکز اصلی ما بر تربیت دینی و استفاده از آیات و روایات و در کنار آن استفاده از اصول علم روان‌شناسی بوده است. اتفاقا پیش از شروع فعالیت مدرسه رواق، در این زمینه پژوهش‌های خوبی در راستای اصول تربیتی انجام شده بود که مورداستفاده مجموعه هم قرار گرفت.

از طرفی برای تثبیت و یادگیری این اصول و مبانی، کارگاه‌هایی توسط اندیشکده مؤسسه امام رضا (ع) نه تنها برای کادر مدرسه، بلکه در سطح شهر برگزارشده است که به آموزش این نگاه تربیتی پرداخته‌ایم.

تمرکز بر فعالیت‌های تربیتی و فرهنگی باعث تنزل وضعیت درسی دانش‌آموزان نمی‌شود؟

اتفاقا این ‌یکی از نگرانی‌های خانواده‌هاست. به نظر می‌رسد خروجی تحصیلی دانش‌آموزان را بتوان با توجه به آزمون‌هایی که توسط آموزش‌وپرورش برگزار می‌شود، ارزیابی کرد. نتیجه‌ای که برای خانواده‌ها عیان است، نه‌تنها تنزل در این زمینه نیست، بلکه کسب رتبه‌های خیلی خوب در آزمون‌ها بوده است.

رویکرد و نحوه برنامه‌ریزی مدرسه به‌گونه‌ای است که پیشرفت درسی، کسب تربیت اخلاقی و فرهنگی به همراه مهارت‌آموزی در زمینه‌های موردعلاقه دانش‌آموز، هم‌عرض با یکدیگر پیش برده شود.

با توجه به اهمیتی که معلم راهنما در مدرسه شما دارد، گزینش آن‌ها بر چه اساسی انجام می‌شود؟

یکی از ویژگی‌های مثبت مؤسسه امام رضا (ع)، همکاری بین مدرسه و مجموعه فرهنگی است. درواقع بخشی از کادر مدرسه را همان کادر شفیق مجموعه فرهنگی تشکیل می‌دهند؛ چراکه آن‌ها خود پرورش‌یافته اصول اخلاقی و تربیتی مجموعه هستند؛ البته با توجه به اهمیت این نقش در مدرسه و نیاز به تخصص در این زمینه، همکاران دیگری که سابقه فعالیت‌های فرهنگی دارند، افراد باتجربه و تحصیل‌کردگان حوزه تربیت و روان‌شناسی نیز در این زمینه مشغول به فعالیت در مدرسه هستند.

رسیدن به چنین وضعیتی به‌طور معمول توسط همه مردم خوب تلقی می‌شود. بااین‌حال گاهی چنین ایده‌هایی در سطح نظری باقی می‌ماند و به دلایل مختلفی عملی نمی‌شود. به نظر شما چقدر مدرسه در اجراکردن این شیوه و روش‌ها موفق بوده است؟

اگر شما فعالیت‌های مدرسه را با مدارس دیگر مقایسه کنید، به‌طور کامل این تفاوت قابل مشاهده است.

هر تفاوتی لزوما به معنای خروجی مثبت نیست.

بله؛ هر تفاوتی به معنای رسیدن به نقطه مطلوب نیست؛ بااین‌حال به‌عنوان کسی که سال‌هاست در مجموعه‌های مختلف فرهنگی مشغول به کار بوده‌ام، معتقدم آنچه مدنظر مدرسه بوده، تا حدود زیادی عملی شده است؛ البته این نتیجه باید توسط دیگران ارزیابی شود؛ اما کوچک‌ترین مصداق آن هنگام تعطیل‌شدن مدرسه است.

هنگامی‌که مدرسه تعطیل می‌شود، نحوه پوشش، رفتار و احساسات بچه‌ها هنگام خروج از مدرسه می‌تواند پاسخ این سؤال باشد.

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

6 + ده =