باوجوداین، عمده مشکل شبکه شاد، سوای از نقصهای برنامهنویسی، به سرعتِ اینترنت ایران برمیگردد. بنا به یک گزارش جهانی به نقل از تابناک در 30 آذر 99، رتبه اینترنت موبایل در ایران با 6 پله سقوط در ماه گذشته میلادی 84 و رتبه اینترنت ثابت نیز در رده 137 در میان 207 کشور جهان به ثبت رسیده است. این مسئله، یکی از دلایلی است که موجب شده بسیاری از کاربران این شبکه «حاضریشان را در شاد بزنند و به پیامرسان واتساپ مهاجرت کنند!»
یا در محیطهای اینترنتی دیگری مانند اسکایروم، اداپکانکت، گوگل فرم، کلاسه و … به فعالیت خود ادامه دهند. نتایج نظرسنجی اصفهانزیبا از یک جامعه آماری 89 نفره در اصفهان مبنی بر استفاده معلمان و دانشآموزان از شبکه شاد نشان میدهد که 72درصد از این شبکه استفاده نمیکنند و تنها 28 درصد در حال استفاده از آن هستند. خبرنگار این رسانه در یک گزارش تحقیقی مفصل، به گفتوگو با معلمان، والدین و دانشآموزان پرداخته تا علاوه بر معضلیابی شبکه آموزشی شاد، گوشه چشمی هم به آسیبشناسی آموزش آنلاین و نسبت آن با آموزش حضوری داشته باشد.
دکتر رحمتالله حافظی، معاون سابق توسعه مدیریت و منابع وزیر بهداشت، در مصاحبه با روزنامه صدای اصلاحات، در 2 اردیبهشت 99 درباره تاریخ ورود کرونا به کشور، گفته بود: «از اواسط دیماه 98 (حدود 45 روز قبل از اعلام رسمی) پزشکان متخصص ما با پدیده کرونا مواجه شده بودند، بهطوری که بیمارانی را مشاهده میکردند که علائمی شبیه به آنفولانزا دارند، ولی آنفولانزا نیست. روز 30 بهمن ماه بود که وزارت بهداشت اولین اعلام رسمی را در مورد مشاهده دو بیمار با تست مثبت ابراز کرد.» اینگونه بود که تمامی شئون زندگی ما، از کار تا «آموزش»، دستخوش تغییرات گسترده، ناگهانی، «شاد» و غمگین شد. این تغییرات که به طور عمده بر مبنای مواجهه حداقلی مردم و بیماری تمرکز داشت، چالشهای بسیاری را در پیشبینی، برنامهریزی، اجرا و پایش تغییرات کارکردی و کاربردی در برخورد با این موقعیت ویژه، بهخصوص در زمینه آموزش به وجود آورد، در حالی که کشور مطلقا آمادگی آن را نداشت.
در این مرحله از بحران کرونا، نقش اینترنت، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی، گردش آزاد اطلاعات، محافظت از جان شهروندان و رتق و فتق اموری که نیازمند تجمعات انسانی بود، برجستهتر شد. این مسئله اما موجب آن نشد تا انگشتها، حتی بهخاطر امر خطیر آموزش میلیونها دانشآموز و دانشجو از روی دگمه فیلترینگ برداشته شود؛ بلکه از سویی، قضیه دیدار وزیر ارتباطات و رئیس فعلی بهارستان و طرح 40 نماینده مجلس جدید در مورد «ساماندهی فضای مجازی» یا «انسداد پیامرسانهای خارجی» مطرح شد و به دلواپسی کاربران دنیای مجازی در کنار کرونا دامن زد و از سوی دیگر، افزایش قیمت، کندی هرچه بیشتر سرعت و ضریب پایین نفوذ اینترنت در اقصی نقاط کشور، پابهپای افزایش قیمت وسایل ارتباطات جمعی، دورکاری و آموزش مجازی را با موانع جدی مواجه ساخت و آن را به کابوسی غمانگیز برای میلیونها ایرانی مبدل کرد.
فشار افکار عمومی، دوراهی آموزش آنلاین و حضوری
در این میان، حوزه آموزش به دلیل حساسیتهای ویژهای که داشت، دست مسئولان را در پوست گردو گذاشت؛ زیرا تا پیش از هجوم کرونا، مبحثی به نام «آموزش مجازی» در کلاس خدمت آنها به درستی مطرح نشده و طبیعتا چارهای برای آن اندیشیده نشده بود. در ابتدای این چالش، ویدئوها و اخبار غیررسمی بسیاری درباره وجود کرونا در نظام آموزشی در شبکههای مجازی ایران و رسانههای فارسیزبان خارجی منتشر و طبق معمول تکذیب شد تا بالاخره پس از تأیید وجود نخستین نشانههای بیماری در محیطهای آموزشی، بگومگوهای بسیاری در میان مربعِ دولت، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش و مردم بهوجود آمد. خبرگزاری ایسنا، در دوم اسفند 98، از قول وزیر آموزش و پرورش که در ستاد انتخابات کشور حضور یافته بود، نوشت «در پی ورود کرونا ویروس به کشور، هنوز تصمیمی برای تعطیلی مدارس اتخاذ نشده است!» اما تنها دوروز بعد، در 4 اسفند 98، وزارت بهداشت اعلام کرد «مراکز آموزش عالی و دانشگاهها در استانهای تهران، البرز، قزوین، مرکزی، قم، همدان، گلستان، گیلان، مازندران و اصفهان تا پایان هفته تعطیل است.» این، شروع تعطیلات وقت و بی وقت و پاره وقت مراکز آموزشی ایران در مقاطع مختلف و بهخصوص در مقطع ابتدایی و راهنمایی در استانهای متعدد کشور بود و به واقع، آغازی برای سرگردانی دانشآموزان و اولیا و مربیان در راه مدرسه و شبکههای مجازی. همچنین آزمونی بود برای سنجش عملکرد سیاسی مسئولانی که در میانه این بحران میخواستند از سویی مُصر به ادامه فعالیت حضوری مدارس باشند و از سوی دیگر، زیر فشار افکار عمومی قافیه را نبازند، اما ترس از شیوع هرچه بیشتر کرونا در میان دانشآموزان و تبدیل آن به یک چرخه در میان خانوادهها، آنها را بر سر دوراهی آموزش آنلاین و حضوری قرارداده بود! معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، 27 فروردین 99، در برنامه تلویزیونی «در انتهای الوند»، با بیان اینکه گنجینه با ارزشی به نام معلمان پرتلاش و با انگیزه را در کشور داریم که در کوتاهترین زمان برای همراهی ما در آموزش مجازی بسیج شدند، گفت: «معلمان به صورت خلاقانه و خودجوش از امکانات شخصی برای آموزش مجازی بهره بردند. استفاده از در یخچال به عنوان تخته برای آموزش تا سایر خلاقیتها را این روزها شاهد بودیم! در نهایت هم از اپلیکیشن شاد رونمایی شد.»
حذر از حضور در پیامرسانهای خارجی
مشکلات شاد و غمگینی معلمان و دانشآموزان و والدین آنها از همینجا آغاز شد: از جایی که در واپسین ماههای ورود به قرن جدید، معلمی برای آموزش به دانشآموزانش از درب یخچال استفاده کرد و مسئولان آن را به پای خلاقیت او نوشتند! اینگونه بود که مسئولان، در اردیبهشت 99، برای جبران عقب ماندگی در حوزه آموزش و به خاطر حذر از حضور در پیامرسانهای خارجی، دستور استفاده از یک شبکه اجتماعی داخلی به نام «شاد» را صادر کردند. شبکهای که به آن لقب بزرگترین اپلیکیشن تعاملی کشور را دادند و توسط تیم فنی همراه اول برای وزارت آموزش و پرورش پیادهسازی شد. شبکهای که به گفته معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش در فروردین 99«صرفا کاربری آموزشی» داشت و «هیچ فعالیت دیگری» توسط آن صورت نمیگرفت و «والدین باید آن را روی تلفن همراه خود» نصب میکردند. شبکهای که به نوشته ایسنا در 7 آذر 99 «مزایای زیادی را برای وزارت آموزش و پرورش، مدیران، معلمان و دانشآموزان در برداشته و اهم این موارد عبارتاند از: فضای مجازی ایمن برای دانشآموزان، بستر اختصاصی برای خانواده و مخاطبان آموزش و پرورش، تعاملیبودن، رایگانبودن (در راهاندازی برای وزارتخانه و در استفاده برای مخاطبان)، بهرهگیری از ظرفیتهای بومی، قابلیت نظارت گسترده بر روند آموزش و ارزشیابی، امکان گزارشگیری در تمامی سطوح، حفظ حقوق و حریم معلم و مدیر و امکان جلب مشارکت و نظارت خانواده» اما نگرانیهایی مانند گرانی تبلت و تلفن همراه، در کنار ناپایداریِ اتصال و سرعت اینترنت و نیز قیمت استفاده از اینترنت و…، نهتنها موجبات شادی دانشآموزان را به وجود نیاورد، بلکه بسیاری را از تحصیل وازده و محروم کرد . خبرگزاری ایلنا طی گزارشی در 14 مرداد 99، از قول وزیر آموزش و پرورش بر این موضوع صحه گذاشت و نوشت: «در آغاز راهاندازی شبکه شاد، وزیر آموزش و پرورش گفت بخش قابل توجهی از دانشآموزان به دلایلی مانند عدم دسترسی به اینترنت یا ابزارهای ارتباطی، از آموزش از راه دور محروم ماندهاند.» این در حالی بود که حتی پویشهای مردمی نظیر «مدرسه آنلاین بساز» هم نتوانست جبران مافات کند.
زهرا گیتینژاد، رئیس موسسه خیریه مدرسهساز مهرگیتی و ایجادکننده کمپین تبلتهای دست دوم، در گفتوگو با «شرق» در 15 مرداد 99 گفته بود: «در کمپین مدرسه آنلاین بساز، ما از مردم خواستیم تبلت های دست دوم و قابل استفاده خودشان را به ما بدهند تا در اختیار دانشآموزان قرار دهیم؛ اما از این کمپین با وجود آنکه همهگیر شد، استقبالی نشد و تنها پنج تبلت دستدوم به دست ما رسید که همه آنها خراب بودند.» حالا با گذشت نزدیک به 10 ماه از راهاندازی آن، اگرچه گفته میشود شرایط شاد، اندکی نسبت به ابتدای راه اندازی آن بهتر شده، عده ای از کاربران بر این باورند که این سامانه کاربری آموزشی هم ندارد و هیچ فعالیت دیگری نیز توسط آن صورت نمیگیرد.
کوچ دانشآموزان از شاد به واتساپ!
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، در سطری از گزارش شرق «معترف شده بود که تمام اما و اگرهایی که نسبت به این شبکه وجود داشت، درست بود.» ماهها پس از این نقلقول، خبرنگار اصفهانزیبا در گفتوگو با معلمان و دانشآموزان دریافت که عدهای از استفادهکنندگان شبکه شاد، تنها در این شبکه حاضری میزنند و سپس کل فرایند آموزش را از طریق پیامرسان واتساپ ارائه و دنبال میکنند! این در حالی است که محمدرضا ناظمزاده، معاون آموزش دوره متوسطه اداره کل آموزشوپرورش استان اصفهان، در 18 دی 99 و در گفتوگو با اصفهان زیبا گفته بود: «تعداد کل دانشآموزان استان ۸۶۸ هزار و ۳۷۲ نفر است که هماکنون ۷۶۰ هزار و ۳۱۲ نفر در شبکه شاد احراز هویت شده و حدود ۶۰۰ هزار نفر در این شبکه فعال هستند.» اصفهان زیبا بر اساس این اظهارات، نتیجه گرفته بود که «108060 دانشآموز استان در شبکه شاد احراز هویت نشدهاند؛ لذا یا از نرمافزارهای دیگر بهره میبرند که بنا بر اظهارات ناظمزاده، تعداد معدودیاند و نمیتواند تعداد بالایی باشد، یا بهطور کل آنلاین نیستند. از سوی دیگر، از احراز هویتشدهها در شبکه شاد، 160312 نفر در این شبکه فعال نیستند که آنها هم به احتمال زیاد، آنلاین نیستند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت به احتمال زیاد، 268372 دانشآموز استان یا کمی کمتر، به هر دلیلی «فعالیت برخط» ندارند. غیبت آنها به این بدگمانی دامن زده که این دانشآموزان یا «ترک تحصیل» کرده یا «از تحصیل روی گرداندهاند.» مسئلهای که موجب واکنش آموزش و پرورش استان و ارسال جوابیهای از سوی این اداره و چاپ آن در شماره بعدی روزنامه شد، بی آنکه پاسخ داده شود آن 268372 دانشآموز استان از لحاظ آموزشی در چه وضعیتی به سر میبرند. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در 14 مرداد 99، در گفتوگو با ایلنا، گفته بود: «طبق بررسیهایی که ما انجام دادهایم در مجموع تعداد ۴ میلیون و ۷۱۸ هزار نفر از دانشآموزان عضو شبکه شاد نشدند که تعداد ۵۰۰ هزار نفر از آنها از دانشآموزان اتباع هستند.» با این توصیفات، ایسنا در گزارش 7 آذر 99 خود در ادامه ارائه آمار اعضای فعلی شبکه شاد آورده است: «بر اساس آمار استخراجشده، میزان استفاده از شبکه شاد در گوگل فایربیس، تعداد کاربران یکتای فعال در ۲۸ روز گذشته ۱۸ میلیون نفر، تعداد کاربران یکتای فعال در 7 روز گذشته ۱۳ میلیون نفر و تعداد کاربران یکتای فعال در روز گذشته ۹.۶ میلیون نفر است.»
شادی فرمایشی و غمگینی کاربران!
کرونا باعث شد نیاز کشور به استفاده همه جانبه از پدیده اینترنت و شبکههای مجازی، به موضوعی انکارناپذیر مبدل شود. با این حال، نبود زیرساختهای لازم برای پشتیبانی از شمار بالای کاربرانی که به ناگاه به اینترنت و شبکه شاد روی آورده بودند، موجب اختلال در قدرت و سرعت نت و در نتیجه کندی و در مقاطعی ضعف و قطعی آن شد. خبرنگار اصفهان زیبا در مصاحبههای متعدد خود با طیفی از کاربران این برنامه آموزشی در خصوص استفاده یا عدم استفاده آنها از شبکه شاد برای آموزش، به برخی نکات و معایب این شبکه پی برد. معاون اجرایی یکی از دبستانهای شهر اصفهان، با اشاره به زمان نامناسب صدور دستور استفاده از شبکه شاد گفت: «اعتراض ما این بود که چرا وقتی سال تحصیلی رو به پایان بود، تازه باید بیاییم و نرمافزار جدیدی را که کم وکاستیهای بسیاری هم داشت برای بیست تا سی روز باقی مانده یاد بگیریم!» اعتراضی که البته راه به جایی نمیبرد، زیرا به گفته او «استفاده از شاد اجباری بود، با آنکه برای نصب آن به شدت با مشکل روبهرو بودیم.» وقتی از این مشکلات پرسیدم، پاسخ داد: «اول از همه اینکه گوشیهای آیفون را پشتیبانی نمیکرد و هنوز هم همینطور است. برخی از اولیای دانشآموزان ما که آیفون دارند، مجبور هستند تا هربار از طریق لینک شبکه شاد وارد آن شوند، چون خود برنامه روی این تلفنها نصب نمیشود.» بعد از آن به این نکته اشاره کرد که «حتی خود ما هم آموزش مناسبی برای استفاده از این برنامه ندیده بودیم و تازه باید پاسخگوی ولی دانشآموزان هم میبودیم تا مشکلات آنها را در استفاده از این شبکه برطرف کنیم.»
از او درباره آموزش والدین و دانشآموزان نیز پرسیدم که اینگونه پاسخ داد: «آموزش برای والدین؟ اصلا فکرش را نکنید! این موضوع را آموزش و پرورش تماما به عهده شورای مدارس گذاشته است. آنها درمورد هیچ تصمیمی قاطعانه صحبت نمیکنند، زیرا اگر اتفاقی بیفتد باید یک جوری از سر خودشان بازکنند؛ بنابراین میگویند هرمدرسه چگونگی اداره مدرسه را در شورای خود مطرح و با امضا و مهر مدیر، تصویب کند! »
این معاون اجرایی مقطع ابتدایی معتقد است که «قضیه در برنامه شاد هم همین است. یعنی انتظار اینکه همه دانشآموزان در آن عضو باشند و آموزش بگیرند، دور از ذهن مینماید. تنها چند فیلم آموزشی برای اینکه مثلا دانشآموز و اولیا چگونه وارد و احراز هویت شوند وجود داشت که این را هم خودِ ما باید به گروههای کلاسیمان در شاد میفرستادیم، این در حالی است که این آموزشها به قدری نامفهوم اجرا شدهاند که حتی خود تهیهکنندگانش هم نمیدانند چه میگویند!» از جمله دیگر مشکلات شاد به گفته این معاون آموزشی «موضوع احراز هویت در ابتدای ورود به این شبکه» بوده است. احراز هویت در شبکه شاد به طور مستقیم به سامانه ثناد که سامانه ثبتنام دانشآموزی کشور است، برمیگردد. او ادامه داد: «باید اطلاعات از طریق این سامانه برای شاد دریافت میشد. خیلیها وقتی در ثناد ثبت نام میکنند، یک شماره تلفن همراه میدهند، در حالی که ممکن است دوماه بعد شماره تلفن آنها تغییر کند، اما شاد به همان شماره قبلی ارجاع میداد و احراز هویت کاملا با مشکل مواجه میشد. من دوباره باید برای اصلاح شماره وارد ثناد میشدم که کاری زمانبر و اذیتکننده بود. به واقع همه بار روی دوش مدرسه است و آموزش و پرورش هیچ چیزی را قبول نمیکند.» اینها قسمتی از مشکلات شاد، در سال گذشته بوده است.
شاد رصد میشود؟
معاون آموزشی یکی دیگر از دبستانهای شهر اصفهان، در گفتوگو با خبرنگار اصفهان زیبا درباره استفاده از شاد در سال جاری آموزشی گفت: «خیلی راحت بگویم همه قیدش را زدند!» وقتی از او دلیل این ادعا را پرسیدم، پاسخ داد: «من با مدرسههای زیادی در ارتباط هستم، میبینم که همه فقط بهخاطر اینکه کلاسهای تشکیلشده در شاد بهوسیله راهبران آموزشی رصد میشود، در آن حاضری میزنند. از طرفی هم هرچه در واتساپ ارسال میکنیم، به شاد هم میفرستیم. به غیر از این، عملا هیچ آموزشی در سامانه شاد نداریم و همه آموزشهای ما منتهی به واتساپ و برنامهای آنلاین به نام کلاسه یا «آلام اس» است.» او بااشاره به برخی مشکلات این سامانه ادامه داد: «در شاد نه آپلود محتوا اتفاق میافتد، نه دانلود. در پخش زنده، صدا و تصویر با فاصلههای عجیب و غریب، مثلا یک دقیقه از هم پخش میشود. تمام جلسات آموزش و پرورش برای معلمان هم فعلا در شاد برگزار میشود تا بالاخره از این برنامهای که برای آن بسیار هزینه کردهاند، استفادهای شده باشد. میشنویم که میگویند ما تمام جلسات و اطلاعرسانیهایمان را از طریق برنامه شاد انجام دادهایم که این سوای از سامانه بخشنامههاست.»
هیچ مدرسهای از شاد استفاده نمیکند!
این معاون آموزشی به کانالهای مشاوره، آموزشی و دیگر کانالهایی که برای مدیران و معاونان جلسه میگذارند هم اشاره داشت و گفت: «همه اینها در شبکه شاد فعالاند.» اوادامه داد: «وقتی در ابتدای اردیبهشت بنا شد تا همه نرمافزار شاد را نصب کنند، تا یک هفته ما تا نیمه شب باید ثانیه به ثانیه پاسخگو میبودیم که چرا نصب نمیشود؟ چرا احراز هویت نمیشویم؟ چرا پیام میآید که کد ملی نامعتبر است؟ این در حالی است که در پیگیری این موارد متوجه میشدیم که کد ملی ثبت شده و هیچ مشکلی ندارد!» از او درباره ساعتهای کاری در دوران دورکاری نیز پرسیدم که گفت: «درسال تحصیلی گذشته با توجه به اینکه استفاده از شاد اجباری بود همه وقت ما را میگرفت، در سال جدید اما خوب میدانند که هیچ مدرسهای از شاد استفاده نمیکند چون یا در اسکای روم هستند یا در واتساپ یا در کلاسه و یا در اداب کانکت. خودشان هم از این موضوع آگاه هستند و بازرسها (راهبران آموزشی) هم که میآیند، سراغی از برنامه شاد نمیگیرند، زیرا میدانند که تقریبا هیچ کاربردی ندارد. آنها فقط میگویند از چه برنامهای استفاده میکنید!»
این معاون آموزشی ادامه داد: «همه این کارها را بهخاطر گزارشهای صوری به بالادستیها انجام میدهند تا مثلا بگویند 99درصد دانشآموزان فلان منطقه آموزش و پرورش اصفهان در شبکه شاد فعالاند و در نهایت امتیازی هم به این خاطر دریافت کنند. برای همین است که تاکید مؤکد کردهاند تا همه شاد را نصب کنند، آمار همه را هم دارند!»
خانوادهها با شاد درگیرند
یکی از معلمان پایه دوم ابتدایی یکی از دبستانهای اصفهان، درباره مشکلات کار با شبکه شاد به خبرنگار اصفهان زیبا گفت: «یکی از ابتداییترین مشکلات آن این بود که مثلا دانشآموز من ساعت 8 صبح در شاد حاضری زده بود اما تا ساعت 8 و نیم یا 9 صبح، شبکه این را نشان نمیداد. دانشآموز تماس میگرفت و میگفت من ساعت 8 حاضری زدهام، اما سیستم نشان نداده است!» او ادامه داد: «تازه امسال که یعنی روی آن کار کردهاند، باز هم قابل استفاده نیست. صدا و تصویر اصلا کیفیت خوبی ندارند و سرعت آن افتضاح است! برای همین من و دانشآموزانم امسال اصلا از برنامه شاد استفاده نکردیم و عملا رفتیم سراغ واتساپ.» از این معلم پایه دوم ابتدایی درمورد ساعات کاری و مشکلاتی که دانشآموزانش در استفاده از تلفن همراه و برنامه شاد داشتهاند هم پرسیدم.
او در اینباره گفت: «من ساعت آموزش را مانند سال گذشته تنظیم نکردم، چون حالا که در خانه میمانند، تا دیروقت شب بیدار هستند و بیدار شدن در صبح برایشان سخت است. بنابراین ساعت 8 و نیم صبح شروع میکنیم و تا 12 و نیم ظهر ادامه میدهیم، در حالی که سال گذشته از 8 و 5 دقیقه تا 13 و 30 بود. حالا اما یکی از زنگهای کلاس را هم کم کردهایم برای اینکه به خانوادهها هم فشار نیاید.» این معلم پایه دوم ابتدایی اذعان کرد: «در این شرایط باید قبول کرد که آموزش در حد همین پرسش و پاسخ و نهایتا ارسال فیلم از سوی والدین است. یعنی عملا خانوادهها خیلی درگیر شدهاند و ما معلمها هم که دیگر پوستمان کنده شده است.» این معلم پایه دوم ابتدایی، به موضوع مهم دیگری نیز اشاره کرد و ادامه داد: «مهمتر از همه این است که من و دانشآموزانم رودررو نیستیم. خانوادهها میگویند برای انجام تکالیفشان زیربار نمیروند، حجم تکالیفشان را کم کنید! این در حالی است که در صورت کمشدن حجم تکلیف، کیفیت کار باید بسیار بالا باشد. مجبوریم طبق بودجه بندی پیش برویم که واقعا سخت است.»
او درباره درس ریاضی مثال زد و گفت: «حجم این درس خیلی زیاد است و باید تا آخر اردیبهشت تمام کنیم که واقعا امکانپذیر نیست. باید کیفیت کار بالا باشد و دانشآموزان آنقدر مورد پرسش و پاسخ قرار گیرند تا ما متوجه بشویم که آیا آنها این درس را به درستی فراگرفتهاند یا نه.»
این معلم پایه دوم ابتدایی، با انتقاد از تسلط والدین برفرزندان در وضعیت آموزش آنلاین، ادامه داد: «خانوادهها در این فضا به شدت بر بچهها تسلط پیدا کردهاند. انگار توی گروه مقایسه میکنند که حالا بچه ما عقب نیفتد! این مسئله مشکلات بسیاری را به وجود آورده است. من بارها تذکر جدی داده و گفتهام اگر والدین تکالیف فرزندانشان را انجام دهند یا بیش از حد به آنها کمک کنند، من برای دانشآموزشان «نیاز به کمک» رد میکنم.» او گفت: «این درحالی است که من به دانشآموز دسترسی ندارم و تمام معیار من تکلیف انجام شده دانشآموز است. من به والدین التماس میکردم که اجازه دهند خود بچهها تکالیفشان را انجام دهند چون در سامانه میدیدی که همه تکالیفشان را تمیز و مرتب انجام دادهاند اما وقتی که به مدرسه میآمدند، شاهد آن بودم که دانشآموز هاج و واج است و میگوید: من بلد نیستم!»
اشک شادی در چشمان معلمان عصبانی!
یکی از معلمان پایه چهارم ابتدایی یکی دیگر از دبستانهای اصفهان نیز در گفتوگو با اصفهان زیبا درباره فیلمبرداریهای آموزشی گفت: «آن اوایل، اشک من و همکارانم درآمده بود. شاید برای یک فیلم پنج دقیقهای، من سه ساعت درگیر بودم و بیشتر از 20 بار فیلمبرداری را تکرار میکردم. خیلی زمانبر بود. با این حال، من فیلم را پر میکنم و در گروه میگذارم اما مشکل اینجاست که بسیاری از والدین هنوز با فضای مجازی و استفاده از تلفنهای همراه پیشرفته و نرمافزارهای آن تطابق نیافته و به همین خاطر طول میکشد تا یاد بگیرند، بنابراین به همین راحتی نمیتوانند به بچههایشان کمک کنند.»
این معلم پایه چهارم ابتدایی، سرعت بسیار پایین اینترنت را از جمله بهانههایی دانست که دانشآموزان برای ارسال یا عدم ارسال فیلم انجام تکالیفشان برای معلم عنوان میکنند. او گفت: «طوری شده است که آدم نمیداند الان دانشآموزش راست میگوید یا دروغ؟!» با توجه به چنین وضعیتی، از او درباره نحوه اجرای امتحانات هم پرسیدم. این معلم پایه چهارم ابتدایی گفت: «من به صورت معمول در تدریس حضوری هم اسمی از ارزشیابی نمیبرم چون به شدت برای بچههای این مقطع استرس زاست، به همین خاطر عملکردشان را طی این مدت میسنجم و بعد به ارزیابی نهایی میپردازم، با این حال خیلی از پرسش و پاسخها را به صورت تصویری انجام میدهم. بعضا هم دیدهام که پدر و مادر، یا خواهر و برادر میآیند و جواب را به او میگویند که خیلی جدی برخورد میکنم.»
دسترسی به اطلاعات کاربران
این معلم پایه چهارم ابتدایی همچنین از این مسئله انتقاد کرد که «تمام روزهای تعطیل ما صرف تهیه فیلم میشود و باید تکالیف را در گوشی تصحیح کنیم که خیلی سخت است. برخی از والدین هم به دنبال خرید زمان برای انجام تکالیف بچههایشان هستند و میگویند سال گذشته تا آخر شب یا روزهای پایانی هفته برای انجام و ارسال تکالیف فرصت میدادید، اما حالا نه. ما ولی معتقدیم که باید به قوانین احترام بگذارند تا عدم حضورشان در مدرسه، مانع از حس مسئولیتپذیری آنها نشود.» او در ادامه از رفتار نامناسب برخی والدین در دسترسی به اطلاعات کاربران شاد یا دیگر نرم افزارهایی که از آنها برای آموزش استفاده میشود گفت و افزود: «متاسفانه برخی از والدین به دلیل دسترسی به دیگر دانشآموزان دست به مقایسه میزنند. مادری بود که بهراحتی مقایسه میکرد و من با ایشان برخورد کردم و گفتم من که معلم هستم به خودم اجازه این کار را نمیدهم و شما هم نباید این کار را بکنید!» او همچنین پیشنهاد داد که «معلمان را برای اینترنت پشتیبانی کنند. از طرف دیگر، کنترل خانوادهها در گروههای آموزشی کم بشود. فشار روی ما زیاد است، وقت زیادی از زندگی ما گرفته شده و بی وقفه، بدون استراحت در حال کار هستیم، به گونهای که هم برای ما، هم برای خانوادهها و بهخصوص برای دانشآموزان که رفته رفته انگیزهشان را از دست میدهند و نیازمند پشتیبانی هستند، بسیار کلافهکننده است. این در حالی است که آنگونه که باید از نظر درآمدی به ما رسیدگی نمیشود و در برابر زحمتی که میکشیم واقعا چیزی نیست، انگار که بیگاری است.»
شادِ ما و شادی آنها!
خبرنگار اصفهان زیبا در گفتوگو با برخی معلمان مدارس غیرانتفاعی نیز به نکات جالب توجهی در تدریس آنلاین و استفاده از شبکههای مجازی برای آموزش دست یافت. یکی از این معلمان که در یکی از مدارس غیرانتفاعی برتر اصفهان تدریس کرده و سابقهای طولانی در این زمینه دارد، گفت: «سال گذشته و پیش از شیوع کرونا که تعطیلات مرتبط با آلودگی هوا مطرح شد، ما بیفاصله آموزشهایمان را از طریق پیامرسان واتساپ آغاز کردیم.» او با اشاره به اینکه واتساپ امکانات زیادی نداشت اما دچار مشکلات تلگرام و شاد و… نبود، ادامه داد: «با این حال، بهترین پیام رسانی بود که میشد با آن کار کرد تا آنکه ناگهان گفتند آموزش و پرورش اجبار کرده با شبکه شاد کار کنید.» این معلم پایه سوم دبستان ادامه داد: «به هرحال، بهخاطر اینکه اسامیمان در شبکه شاد موجود بود و برایمان کلاس تعریف کرده بودند، برخی از کارهایمان را که بهتر بود برای اینکه ایرادی نگیرند در شاد هم ارسال میکردیم و سپس به آموزشهای خودمان در واتساپ ادامه میدادیم تا اینکه کرونا به تابستان رسید و تمام نشد و دیدیم که از سویی با شاد نمیشود کار کرد و از سوی دیگر، آموزش تقریبا آنلاین شده است.»
او با اشاره به مدیریت مدرسه در خصوص این قضیه ادامه داد: «سامانه شاد در سال جدید تحصیلی پیام داد که قرار است بهروزرسانی شده و تغییراتی در آن ایجاد شود و میتوان در سامانه آزمون گرفت و حضور و غیاب کرد و… که من همه را امتحان کردم و مثلا دیدم که طراحی آزمون در آن بسیار راحت است اما متاسفانه نمیتوان ویرایش کرد، من پنج تا امتحان در این سامانه گرفتم، خون به جگر شدم! کانالهایی هم در آن تعریف شده و نسبت به قبل، خیلی بهتر شده بود، اما مدیریت مدرسه ما این سامانه را دیگر مناسب تدریس ندانست. از طرفی هم ما تقریبا فقط با نرم افزارهای خارجی مثل اداب کانکت و گوگل فرم و… کار میکنیم» از او دلیل تصمیم مدیر را پرسیدم که جواب داد: «یکی مثلا اینکه در سامانه شاد نمیشود به صورت آنلاین دانشآموز را دید. بنابراین مدرسه برای بچهها اسکای روم خرید و ما از صبح، ساعت 5 دقیقه به 8 تا ساعت 12 به صورت آنلاین و چهره به چهره با دانشآموزان در ارتباط هستیم. عین مدرسه است، با زنگهای کلاسی و زنگ تفریح.» این معلم پایه سوم دبستان گفت: «هر معلمی برای خودش یک لینک دارد. من لینک را برای دانشآموزان ارسال میکنم و آنها کدکاربری و رمزی را که خریداری شده وارد میکنند.» او در ادامه گفت: «عکسهای بسیاری از این کلاسها در فضای مجازی منتشر شده که در آنها میتوانید ببینید چندین و چند نفر همزمان آنلاین هستند و تصویرشان روی صفحه لپتاپ قابل مشاهده است. بنابراین همه تحت کنترل هستند. بی نظیر است، درست مثل کلاس، با اینکه خستگیاش بیشتر از کلاس حضوری است.»
این معلم پایه سوم دبستان گفت: «مدیریت مدرسه برای همه معلمها لپ تاپ خریده است، با اینکه لپ تاپ در مدرسه موجود بود و حتی خودمان هم داشتیم. ما در تابستان هفتهای دو روز برای یادگیری استفاده از اسکای روم آموزش دیدیم و سپس این آموزشها را به بچهها هم منتقل کردیم، بنابراین دست گرمی خوبی برای ما بود تا در اول مهر با قدرت تمام آموزشهایمان را آغاز کنیم، برای همین در برابر تصمیمات ناگهانی آموزش و پرورش ضربه فنی نشدیم!» او درپایان افزود: «در گفتوگو با همکارانم به این نتیجه رسیدیم که تدریس در فضای مجازی نه تنها موجب بی سوادی بچههای مدرسه ما نشد، بلکه باعث شد تا قویتر شوند.»
هزینه تدریس آنلاین از جیب معلمان
خبرنگار اصفهان زیبا در گفتوگو با یکی از دبیران مقطع راهنمایی نیز جویای مشکلاتی شد که آموزگاران با آموزش آنلاین و شبکه شاد داشتهاند. این دبیر مقطع راهنمایی گفت: «سر و کلهزدن با تلفن همراه خیلی سخت است. حجم کارمان زیاد شده و توقعات بالا رفته و مقایسههای بیشتری درباره نحوه تدریس و پیشرفت دروس پیش میآید. هر چه میخواهی توضیح بدهی که باید در این شرایط سرعت کار پایین بیاید تا کیفیت آموزش بالا برود، یک عده توجیه نمیشوند!» او به هزینههای جاری تدریس آنلاین نیز اشاره کرده و گفت: «از طرفی اینترنت بسیار ضعیف است و نه با وای فای و نه با گوشی به صورت مناسب جوابگو نیست و از طرف دیگر، تقریبا در هر ماه، من سه بسته اینترنت 30 هزار تومانی از جیب خودم میخرم و تازه این در شرایطی است که تقریبا نمیشود از شاد استفاده کرد و باید به سراغ واتساپ رفت. غیر از آن هم دیگر کاری از دستم برنمی آید.» از او درباره کیفیت آموزش مجازی از طریق شاد و برنامههای دیگر هم پرسیدم و تاکید کردم که آیا دانشآموز کلاس هفتمی که امسال از این طریق تربیت میشود، همان دانشآموزی است که سال گذشته آموزشپذیر بوده؟
این دبیر مقطع راهنمایی گفت: «حالا دیگر دانشآموزم را شناخته و می دانم که آیا تکالیفش را انجام میدهد و خانواده پیگیر آموزش او هست یا نه و آیا این وضعیت روی تحصیل او تأثیر گذاشته است یانه. همچنین متوجه این مسئله هستم که نمیشود دانشآموزی که در تدریس حضوری هم تنبل است، در تدریس مجازی درسخوان باشد اما به هرحال، نمیشود با وضعیت فعلی توقع زیادی داشت.»
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر، هیچ!
حالا سؤال اینجاست که دانشآموزان شهر و کشور ما با برنامه شاد، چگونه و با چه بنیهای از دانش، وارد دیگر مقاطع تحصیلی خواهند شد؟! بسیاری از دانشآموزانی که در این گزارش با آنها مصاحبه شد میگفتند: «ما سر کلاس زودتر یاد میگرفتیم، ولی حالا که مدرسه آنلاین شده همه کارها با من و مادرم است، بنابراین درس خواندن برای ما سختتر شده است.» لب کلام این کودکان، آن روی سکه حرفهای پدر و مادرها بود. پدر و مادرهایی که از همه جور قشر و طبقهای، در پیشا کرونا فرزند یا فرزندان خود را به دست معلم میسپردند تا او را عشق بیاموزد و دگر هیچ! اکنون ولی والدین شاغل بیمِ تنهایی فرزندانشان را در خانه دارند و از تجربه استرس زیادی می گویند که بهخاطر یادگیری بچهها دارند. والدینی که خانهنشین اند یا یکی از آنها در خانه است، به مرز کلافگی رسیده و معتقدند که بچهها به خاطر رابطه والد و فرزندی، آن حرف شنوی را که از معلمشان دارند از آنها ندارند. والدینی که سن و سالی از آنها گذشته، تحصیلکرده نیستند، از نظر مالی در مضیقهاند یا با فناوری معمول ارتباطات آشنایی ندارند، در کمک به حاضرکردن تکالیف فرزندانشان دچار مشکل شدهاند. اکنون باید دید که آیا شبکه شاد مزیتی برای استفادهکنندگانش داشته یا اینکه باید در میان همه حرفهای تکراریای که از طیفهای متنوع استفادهکنندگان از این سامانه شاد شنیده و پارهای از آنها نوشته شد، به حرفهای یک بچه دوم دبستانی شیرین اما عصبانی فکر کرد که در مصاحبه با خبرنگار اصفهان زیبا، با تمام صداقتی که در صدایش موج میزد، گفت: «این شاد باید پاک شود چون ما نمیتوانیم با آن درس بخوانیم!»