چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی سینما حقیقت با یک تغییر بزرگ در نحوه برگزاری آغاز شده است. تغییر از برگزاری فیزیکی به اکران آنلاین. همهگیری ویروس کرونا برگزارکنندگان جشنواره را به این نتیجه رساند تا جشنواره چهاردهم را بهصورت آنلاین و از طریق پلتفرمهای نمایش فیلم برگزار کنند. تصمیمی که باتوجه به وسعت اکران فیلمها در آن بسیاری از آن بهعنوان یک حرکت انقلابی در امر اکران آنلاین فیلم و همچنین برگزاری جشنوارههای سینمایی در ایران یاد میکنند. امسال هم در جشنواره سینماحقیقت مستندسازان اصفهانی حضوری پررنگ دارند. مریم ایزدی با دو فیلم «بعد از پایان» و «به یک آن» در جشنواره حاضر است. سعیدمحسن صفوی فر با فیلم «به جهت یادگاری» به جشنواره آمده است و شهره سجادیه با مستند «یک زن، یک شهر» مهمان جشنواره است. با این سه مستندساز درباره جهان فیلمهایشان، جشنواره آنلاین و مشکلات و معضلات سینمای مستند اصفهان به گفتوگو نشستیم.
روایتهایی از تلاش زنان برای ساخت دنیای بهتر
مریم ایزدی، مستندساز اصفهانی امسال با دو مستند در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت حضور دارد. یکی مستند «بعد از پایان» در بخش کارآفرینی و دیگری مستند «به یک آن» در بخش مسابقه مستندهای نیمهبلند. ایزدی درباره مستند «بعد از پایان» و رسیدن به سوژهای در حوزه کارآفرینی زنان میگوید: «آقای سید محسن طباطباییپور از تهیهکنندگان خوب اصفهان قصد ساخت مجموعه دهقسمتی درباره زنان کارآفرین اصفهان را داشتند و ایده ایشان این بود که این ده قسمت توسط ده مستندساز زن کارگردانی شود. یکی از کارگردانهای انتخابشده من بودم و در لیست زنان کارآفرین، دکتر فرحناز علیزاده را انتخاب کردم. خانم دکتر علیزاده یک کارآفرین فرهنگی در اصفهان هستند و مؤسسه ایشان که از مراکز معتبر اصفهان است در حوزه قصه و قصهگویی فعالیت میکند.» او ادامه میدهد: «با خود دکتر علیزاده صحبت کردم و نزدیک هشتماه پژوهش مستند زمان برد و با تمام کارها و فعالیتهای ایشان آشنا شدم و کار فیلمبرداری را آغاز کردیم. متأسفانه در اواسط فیلمبرداری با بحث کرونا و تعطیلیهای همگانی مواجه شدیم و در عمل تمامی طراحی روایت ما برای فیلم دچار تغییر شد. شانسی که آوردیم این بود که آقای منوچهر مشیری، مشاور پروژه ما بود و با راهنماییهای ایشان و تصمیم خودم مسیر روایت فیلم را با تمرکز بر همین مسئله کرونا پیش بردیم و به این مسئله پرداختیم که کرونا چه آسیبهایی به مشاغل و کسبوکار فرهنگی و مراکز فرهنگی وارد کرده است. تولید بسیار سختی که تلاش کردیم با کمترین ریسک کار فیلمبرداری را پیش ببریم و در این مسیر همکاری گروه تولید فیلم و اعتمادشان به من و همچنین اعتماد خانم دکتر علیزاده که در دوران کرونا اجازه دادند به خانه ایشان برویم و پروژه فیلمبرداری را ادامه بدهیم بسیار مهم بود. ایزدی درباره موضوع مستند «به یک آن» که در بخش مسابقه ملی فیلمهای نیمهبلند پذیرفته شده است، میگوید: «به یک آن، درباره خانم معلول اصفهانی است که هیچ اعتقادی به معلولیت و محدودیت ندارد و ایشان باوجوداینکه محدودیتهای حرکتی بسیاری دارند، اما تصور محدودبودن را کاملا کنار گذاشته است. ایشان بسیار پرنشاط زندگی میکنند و این نشاط و انرژی را از طریق فضای مجازی با دیگران به اشتراک میگذارند. در این فیلم ایده من پاککردن کلیشههایی است که عموما درباره معلولان وجود دارد و تلاش برای ارائه تصویری تازهتر از جهان افراد معلول است.»
او درباره برگزاری آنلاین جشنواره سینماحقیقت هم نکاتی را بیان میکند: «اکران آنلاین برای اولینبار اتفاق میافتد و نمیتوان بهدرستی درباره نقاطضعف و قوت آن صحبت کرد، اما یک نگرانی وجود دارد و آن اینکه فیلم مستند بههرحال فضای واقعی زندگی افراد است و استفاده از یکتکه از این فیلمها در فضای مجازی و بازنشر آنها شاید تبعاتی داشته باشد یا باعث حاشیه شود. اما بههرحال این یک امکان است و باید فرهنگ استفاده از آن هم به وجود بیاید و باید بهمرورزمان ایجاد شود و شاید اساسا بستر آنلاین اتفاقات خوبی را در آینده در حوزه اکران فیلم مستند و جشنوارهها به وجود بیاورد.»
این مستندساز به شرایط مستندسازی در اصفهان هم میپردازد: «هرساله فیلمهایی از مستندسازان اصفهان در جشنوارهها به نمایش درمیآید و بهنوعی بخشی از فیلمهای مهم سینمای مستند ایران را مستندسازان اصفهانی میسازند. اما مسئلهای که وجود دارد اینجاست که هرکدام از مستندسازها بهتنهایی دارای اعتبار و شاخصههای هنری و فیلمسازی هستند؛ اما هیچوقت بهصورت یک صدای واحد درنیامدند. صدای واحدی که خواسته جمع مستندسازان را اعلام کند و تلاش کند تا شرایط تولید مستند را بهبود ببخشد؛ بنابراین بچههای مستندساز با حداقل شرایط مالی و امکانات در حال کار هستند و آنچنانکه بایدوشاید از آنها حمایتی به عمل نمیآید؛ درحــالیکه این پتانسیل حضور مستندسازان برجسته در اصفهان میتواند در بسیاری از موضوعات و مسائل راهگشا باشد.»
بازخوانی تاریخ صفوی از طریق خرده روایتها
سعیدمحسن صفویفر یکی دیگر از مستندسازهای اصفهانی حاضر در چهاردهمین دوره جشنواره سینما حقیقت است. او با مستند «به جهت یادگاری» در بخش مسابقه مستندهای نیمهبلند حضور دارد. این فیلم به تهیهکنندگی سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان و با مجری طرحی موزه حمام علیقلیآقا ساختهشده و روایتگر شرایط اجتماعی مردم اصفهان بعد از فروپاشی صفوی از طریق یادگاری و دیوارنوشتههای مردم در آن دوره تاریخی است. صفویفر درباره استفاده از خردهروایتها (یادگاریها و دیوارنوشتهها) بهجای کلان روایتهای تاریخی میگوید: «اسنادی که برای روایت این فیلم استفاده کردیم مقداری متفاوت است. ما سراغ دیوارنوشتهها و پشت جلد نوشتهها رفتیم و از طریق این خردهروایتها یک بازه زمانی دویستساله را روایت کردیم. خردهروایتهای تاریخی نوعی از تاریخنویسی است که خود مردم عادی یک دوران تاریخی را روایت میکنند و این متفاوت است با تاریخنویسیهایی که از طریق کلان روایتهای تاریخی، تاریخنویسیهای درباری و رسمی شکلگرفته است.» او به کار پژوهشی این مستند و جمعآوری دیوارنوشتههای مختلف هم اشاره میکند: «ازنظر پژوهشی قسمت اعظم دیوارنوشتهها را آقای محمدعلی صرامی در موزه حمام علیقلیآقا جمعآوری کرده بودند و بعدازآن آقای دکتر مسجدی این اطلاعات جمعآوریشده را طبقهبندی موضوعی کردند و در قالب یک کتاب پژوهشی با عنوان «خطی به دلتنگی» گرد آوردند. وقتی پیشنهاد ساخت فیلم مستند به من شد، سعی کردم سوژه جدیدی را به وجود بیاورم و از آن طبقهبندی دکتر مسجدی هم خارج شدم و بهنوعی کانسپت خودم را در مستند پیگیری کردم.» صفویفر به بیان اهمیت خردهروایتها برای ساختن روایتهای تاریخی هم میپردازد: «خردهروایتها امکان طرح پرسشهای جدید را فراهم میکند و این بهنوعی تنوع روایتی منجر میشود. این طرح پرسشهای جدید باعث میشود که ما بتوانیم به زندگی عادی مردم در دوران تاریخی مختلف نزدیکتر شویم و همچنین مکانهای تاریخی اصفهان را با تعریفهای تازهای بشناسیم. برای مثال در روایت رسمی تصویر و تعریفی که از مدرسه چهارباغ وجود دارد، بیشتر درباره مسائلی مانند سال ساخت، کارکرد، معمار و اطلاعات اینچنینی است؛ اما وقتی با خردهروایتها یعنی دیوارنوشتهها به این مدرسه نگاه کنیم، متوجه میشویم که در دروه بعد از صفویه این مدرسه بهصورت یک تفرجگاه و محل تفریح برای مردم عادی استفاده میشده است و خیلی از مردم عادی در حین تفریح روی دیوارها یادگاری مینوشتند و جالب اینکه ظلالسلطان در دورهای دستور میدهد تمام این دیوارنوشتهها کتابت شود.»
این کارگردان به بحث اکران آنلاین در جشنواره سینماحقیقت هم ورود میکند و موفقیت این ساختار آنلاین را منوط به ایجاد بستر گفتوگوی آنلاین میداند: «امسال تجربه اول جشنواره در برگزاری آنلاین است و باید صبر کنیم و بعدازآن از نقاط ضعف یا قوت صحبت کنیم؛ البته موفقیت یا عدمموفقیت اکران آنلاین بستگی بسیار زیادی به دستاندرکاران، مستندسازان و مخاطبان جشنواره دارد. به این صورت که آیا اکران آنلاین میتواند منجر به گفتوگوی آنلاین شود یا خیر؟ رسیدن به گفتوگو درباره فیلمها قدم بزرگتری نسبت به اکران صرف فیلم است.»
صفویفر در پایان صحبتهایش و در اشاره به وضعیت سینمای مستند اصفهان، تحلیل درباره این موضوع را منوط به تحلیل ساختار فرهنگی و برنامه جامع شهری اصفهان میداند: «من بهشخصه تلاش زیادی کردم تا در سیستم سینمایی و فرهنگی اصفهان طرحهای تازهای را تعریف کنیم؛ اما متأسفانه به دلیل اینکه سیستم فرهنگی شهر میخواهد مسیر خودش را برود و خیلی صدای آرتیستها و هنرمندان شهر را نشود این طرحها بهجایی نرسید. اینکه چرا این سیستم صدای هنرمندان را نمیشنود به یک معضل کهنه در سیستم فرهنگی شهر اصفهان برمیگردد. درست است که سیاستهای فرهنگی اصفهان در ذیل سیاستهای فرهنگی کلان نظام تعریف میشود، اما این به معنای این نیست که هر آنچه در تهران انجام شد در اصفهان هم کپی شود یا سیاستهایی فرهنگی اعمال شود که هیچ نسبتی با هویت اصفهان ندارد. اگر هزینهای هم درزمینه فرهنگی و هنری اختصاص یابد، در بلندمدت به شکوفایی یک جریان فرهنگی در اصفهان منجر نمیشود و بیشتر نوعی رزومهسازی و دورهمی است. ما چون یک نظریه جامع شهری در ارتباط با اصفهان نداریم کار فرهنگی هم که انجام میشود بیفایده است و نوعی بلاتکلیفی حاکم است. البته این به معنای آن نیست که افرادی که در حال برنامهریزی و کار هستند قصدی برای فعالیت سازنده نداشته باشند. قطعا با حسن نیت کار میکنند، اما نبود آن برنامه جامع شهری نوعی گیجی و بلاتکلیفی را برای همه به وجود آورده است.»
«یک زن، یک شهر»؛ تصویر زنی که میتواند الگو باشد
«یک زن، یک شهر» از مستندهای راهیـــافـــته به بــــخـــش کـــارآفـــرینی چهاردهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت است. شهره سجادیه درباره موضوع این مستند میگوید: «ما به دنبال ساخت مجموعهای از مستندها درباره زنان کارآفرین بودیم و در آن لیست من سوژه فیلم را انتخاب کردم. این فرد بسیار جذاب بود؛ چرا که در حرفه خودشان هم باسواد بود و هم شخصیت قدرتمندی داشت. ایشان از زنان کارآفرین اصفهان به حساب میآیند که در رشته مدیریت تحصیل کردهاند و در این زمینه با توجه به تحقیقاتشان متوجه شدند که سیستمهای ارزیابی مدیران بسیار با خطا همراه است و جایگاه افراد بهدرستی تعیین نمیشود. بنابراین ایشان موفق شدند نوعی «سیستم ارزیابی مدیران» طراحی کنند؛ از این طریق جوایز کارآفرینی بسیاری دریافت کنند. نکته مهم سیستم ایشان این است که عموما و بهطور سنتی ارزشیابی مدیران بهصورت دستی اتفاق میافتاد و بنابراین نظر اشخاص روی آن مهم بود، اما با استفاده از نرمافزار دخالت عنصر انسانی در ارزشیابی مدیران به کمترین حد میرسد. » او درباره دلایل رفتن به سمت موضوع زنان کارآفرین میگوید: «دغدغه من برای پرداختن زنان کارآفرین از سالها پیش با من همراه بود. ما با قشری از زنان روبهرو میشویم که باوجود محدودیت اجتماعی و خانوادگی برای ورود زنان به عرصههای مختلف به فعالیت اقتصادی میپردازند و البته بسیار موفق هستند. تصویر این زنان که با تمام شرایط در بازار کار میمانند و تلاش میکنند در ردههای بالای مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی فعالیت کنند، برای من همیشه مهم بود. زنان نمونهای که نشان میدهیم، میتوانند الگوهایی برای دختران جوان و زنان دارای محدودیت باشند. فکر میکنم صحبتکردن درباره زنان کارآفرین نقش بسیار پررنگی در الگودادن به آنها و ایجاد این تفکر که محدودیتها نباید آنها را متوقف کند دارد. درواقع باوجوداینکه من بهعنوان یک فیلمساز به دختران و زنانی که در روستاها زندگی میکنند دسترسی ندارم، اما شاید پخش فیلم من از رسانه بتواند برای آنها ایجاد انگیزه کند.» سجادیه در پایان صحبتهایش درباره سطح سینمای مستند اصفهان میگوید: «اصفهان در سطح کشور بهغیراز تهران که نوعی تمرکز در آن دیده میشود، شرایط خوبی دارد و تعداد مستندسازها زیاد است و مستندسازی از طرف مستندسازان جدی پیگیری میشود. اگر با سینمای داستانی مقایسه کنیم متوجه میشویم که سینمای مستند در شرایط بهمراتب بهتری قرار دارد. گذشته از این نکتهای که وجود دارد این است که سینمای مستند ما در حد سطح سینمای مستند دهه 40 و 50 شمسی نیست و افراد معدودی در سطح اساتیدی مانند استاد اصلانی یا استاد سینایی در سینمای مستند ایران فعالیت میکنند.»او میافزاید: «حمایت از مستندسازها در تمام دنیا یک عرف است و به دلیل اینکه اکران و درآمدزایی از مستند آنچنان اتفاق نمیافتد همیشه سازمانها و ارگانهایی از ساخت مستند حمایت میکنند. در اصفهان هم ارگانهایی هستند که از ساخت مستند حمایت میکنند مانند صداوسیما. اما اینکه این حمایت در چه حد و اندازهای است، مسئله است. با توجه به بودجههای تعیینشده برای مستند تولید یک مستند با حداقل بودجه پیش میرود و در عمل بودجه فیلم صرف ساخت فیلم میشود و در بسیاری موارد پولی نمیماند تا دستمزد کارگردان و تهیهکننده پرداخت شود. در کل حمایت وجود دارد اما در سطح ارزشی که واقعا مستندها دارد نیست.»
افزودن دیدگاه جدید