اشرف بروجردی در ابتدا ضمن اشاره به موضوع جلسه و بحث مدیریت زنان بعد از انقلاب گفت: از دیدگاه من این موضوع شبیه یک سناریو است. ماجرای حضور زنان در عرصه مدیریت فاز به فاز باید بررسی شود. او افزود: جایگاه زنان را باید در عرصه قدرت، سیاست و … دید. با ورود امام خمینی (ره) به ایران در 12 بهمن 1357 نخستین پایههای جمهوری اسلامی بنا گذاشته شد و به تدریج ارکان نظام حکومت پادشاهی فروریخت و عملاً جامعه آماده پذیرش نظام نوین شد، آن هم به نام دین اسلام و با تاکید بر اینکه این نظام جدید از لحاظ قانون و مقررات و چه از لحاظ ظاهر باید نشان اسلامی به خود بگیرد. بروجردی ادامه داد: مهمترین نماد دینداری در ظاهر، پوشش زنان بود که میتوانست تعریفی از تمسک به دین اسلام با خود داشته باشد لذا به تدریج این آهنگ سر داده شد که تمامی زنان باید از شمایل دیندار برخوردار باشند و پوشش شرعی را رعایت کنند. این پوشش با ذکر حجاب برتر و کامل تعریف شد. رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی افزود: زنان ایران که تا قبل از این بدون در نظر گرفتن محجبه بودن یا نبودن در کنار هم در مبارزه با ظلم و ستم حاکم به مبارزه پرداخته بودند و با این تجربه همزیستی، موفق به تغییر نظام شده بودند در ادامه و پس از انقلاب نیز به تلاش برای حل مشکلات جامعه برخاستند. بروجردی تاکید کرد: زنان با پیامهای مکرر امام خمینی (ره) به تلاشگران جدی عرصه سازندگی بدل شدند و بیشترین سهم را در محو بی سوادی از آن خود کردند و همچنین با ورود به جهاد سازندگی برای آبادانی ایران تلاش کردند. بروجردی نقش زنان در توسعه علم بعد از انقلاب را غیرقابل کتمان عنوان کرد و گفت: دامنه ایفای نقش زنان و دختران به حوزه علم هم تسری پیدا کرد و زنان متدین و دیندار راهی دانشگاهها شدند و در مدت کوتاهی توانستند صندلیهای دانشگاهها را از آن خود کنند. در این میان زنانی که احساس میکردند شرایط جدید برای آنها قابل پذیرش نیست اقدام به خروج از کشور کردند. اما همین بانوان متدین که در ایران ماندند جایگاه تعریف شدهای در مدیریت نداشتند. او به سالهای جنگ ایران و عراق و حضور مؤثر زنان در هشت سال دفاع مقدس پرداخت و عنوان کرد: این زنان بودند که مسئولیت اداره جنگ را داوطلبانه عهده دار شدند. دامنه این مسئولیت بسیار وسیع بود و تقریباً همه سنین را دربر میگرفت. از تأمین نیازهای رزمندگان تا مداوا و پرستاری و … این زنان بودند که نقش آفرین بودند حتی در جاسازی خشابها و تشویق همسران و برادرانشان برای دفاع از کشور نقش داشتند. بروجردی تاکید کرد: با وجود تلاش زنان، آنها برای تصمیمگیریها و مدیریت دعوت نمیشدند و مسئولان حکومت فقط در عرصه بین الملل و در پاسخگویی جمهوری اسلامی به جامعه جهانی ناگزیر به توجیه بودند. این فعال سیاسی همچنین افزود: زنان مجبور بودند که شهادت همسران، پدران و برادرانشان را تحمل کنند و با انواع کمبودهای موجود خود را با شرایط سازگار کنند. پس از جنگ نیز زنان همچنان در حاشیه تصمیمگیریها و عدم حضور در مناصب حکومتی قرار داشتند. زنان مطالباتی داشتند و اظهار میکردند که میتوانند کشور را مدیریت کنند و همچنین در تصمیمگیریهای کلان و مهم نقش اساسی داشته باشند. اما مطالبه آنها شنیده نشد و مدیران ارشد گوش شنوایی نداشتند. بروجردی افزود: علیرغم مطالبه امام برای اعزام دو نماینده شامل یک زن و یک مرد برای ارسال پیام به یکی از ابرقدرتان جهان، مدیران جامعه باور نکردند که اقدام امام آموزهای به سران کشور برای به کارگیری جدی زنان بود. ماموریتی که امام به خانم مرضیه دباغ برای تشکیل سپاه در همدان دادند نمونه بارز دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی به زنان است. بروجردی عدم شایسته سالاری را عامل عمده عقب ماندگی زنان در عرصه مدیریتی قلمداد کرد و گفت: پذیرش مسئولیت باید بر مبنای شایستگیها و عملکردها باشد نه جنسیت زدگی. بعد از گذشت ده سال از انقلاب زنان با انبوهی از تجارت بزرگ و کوچک به دنبال جایگاه واقعی خود در اداره کشور بودند. آنها خلأ کمبود دانش را با حضور پر رنگ خود در دانشگاهها جبران کرده بودند و انتظار میرفت با ورود به عرصه مدیریت از دانش خود بهره برده و جامعه را برخوردار کنند؛ اما با این مانع روبرو شدند که زنان در جامعه اسلامی نباید در مناصب مدیریتی قرار بگیرند چون مغایر اصول اولیه دینداری است. به دلیل این برداشت نادرست از دین زنان از حضور در مدیریت کشور محروم شدند. اشرف بروجردی تصریح کرد: جمهوری اسلامی بعد از گذشت سالها همچنان در برابر این پرسش جهانی که چرا زنان در کرسیهای بالای حکومتی حضور ندارند جوابی قانع کننده ندارد. این پرسش مدیران ارشد جامعه را واداشت که چارهای برای این مشکل بیندیشند و به همین دلیل از زنان در برخی پستهای مدیریتی استفاده کنند اما این دایره بسیار محدود و معدود بوده و در مقابل سوال و اعتراض زنان میگفتند که زنان تجربه کافی ندارند و نمیتوانند در تصمیمگیریها درست عمل کنند. او در ادامه گفت: مگر مردان از ابتدا تجربه مدیریتی داشتند؟ قانون برای حضور زنان بسیار در مضیقه است. به عنوان مثال زنان اگر متأهل باشند برای کار کردن نیازمند مجوز همسر و قیم هستند و اگر مجرد باشند حضورشان را در فضای کار آسیبزا تلقی میکنند اما زنان با استواری این موانع را تا حدودی کنار زدند و سهم خود را از حاکمیت طلب کردند و توانستند گام به گام محرومیتها را بردارند. بروجردی حضور زنان در جامعه و مدیریت کشور را به نفع حاکمیت مثبت ارزیابی کرد و افزود: وجوه مثبت حضور زنان در جامعه و مدیریت کشور به مراتب بسیار بیشتر از عدم حضور آنان است. تا جایی که امروز بحث مدیریت زنان بسیار جدی در حوزه کلان کشور مطرح شده است. حکومت پذیرفته است که نمیتوان زنان را نادیده گرفت. اگر چه تا رسیدن به حد استاندارد فاصله زیادی وجود دارد.