نه اولینبار و نه آخرینبار!
این اولین بار نیست که انفجار کپسول گاز در کارگاههــا و آزمایشگـاههای طـلاســـازی در کـوچه یخچال واقع در مـیـدان نقشجهان حادثـهسـاز میشود، بلکه در سالهای گذشته نیز مشابه این اتفاق بارها رخ داده است؛ چراکه کسبه این مکان به دلیل نبود گازکشی در آنجا مجبور به استفاده از کپسولهای گاز هستند. هرچند به گفته مصدومان این حادثه، اتفاق رخداده در روز دوشنبه خسارت مالی و همچنین آسیبهای فیزیکی چندانی بر جای نگذاشت؛ اما برخی از کسبه معتقد هستند قصور شرکت گاز باعث شده است تا هر ساله اتفاقهایی از این نظیر جان و مال کسبه این مکان را تهدید کند و آنها همواره از این بابت نگرانی داشته باشند. یکی از مصدومان حادثه که جوانی 32ساله است و در آن روز در آزمایشگاه طلای خود به همراه سه برادر دیگرش مشغول به کار بوده، در اینباره میگوید: «آنقدر فشار گاز کپسول زیاد بود که تنها با یک جرقه آتش گرفت. در آن لحظه من در انتهای مغازه گیر افتاده بودم و امکان اینکه کپسول آتشنشانی را بردارم و آتش را خاموش کنم، نداشتم. تنها کاری که توانستم بکنم این بود که کپسول را بغل کنم و از مغازه به بیرون پرتاب کنم. سپس با استفاده از کپسول آتشنشانی آن را خاموش کردیم. تمام این ماجرا تنها در 30 ثانیه اتفاق افتاد.» او ادامه میدهد: «در روز حادثه من به همراه سه برادر دیگرم در کارگاه حضور داشتیم؛ درحالیکه در خیلی از اخبار گفته شده است که سه مرد و یک زن در کارگاه حضور داشتهاند. خود من، بینی، پیشانی و موهایم سوختند. یکی دیگر از برادرهایم دو دست و دو پاهایش سوخت و دیگر برادرم کتفش آسیب دید. برادر دیگرم خوشبختانه آسیب خاصی ندید.» او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه بیش از ده سال است که در سرای مخلص مشغول به کار است، میگوید: «در کوچه یخچال گاز وجود ندارد و به همین دلیل همه از کپسول استفاده میکنند؛ درحالیکه این موضوع بسیار خطرناک است و من هم به دلیل تجربهای که داشتم توانستم آتش را مهار کنم. مدام در ذهنمان مرور میکنیم که اگر چنین اتفاقی برایمان رخ دهد، باید چهکار کنیم که دست و پایمان را گم نکنیم؛ درحالیکه اگر کسی در این رابطه تجربهای نداشته باشد، ممکن است آسیبهای جدی ببیند. مثلا در سال گذشته کارگاهی آتش گرفت و اتفاقهای خیلی ناگواری رخ داد.»
کپسولهای گاز نشتی دارند
یکی دیگر از افرادی که در این حادثه آسیب دیده است نیز در اینباره میگوید: «مسجد روبهروی ما گاز دارد؛ اما درحالیکه فاصله ما با آنها اندک است گاز نداریم. کپسولها نشتی داشتند و آنها را تازه گرفته بودیم و همین موضوع هم باعث آتش گرفتنشان شد. مشکل اصلی شرکت بوتان است. بارها به شرکت بوتان تذکر دادهایم؛ اما توجهی نکردهاند. زمان تخلیه هم نکات ایمنی را رعایت نمیکنند؛ مثلا کپسولها را به این طرف و آن طرف پرت میکنند.»
بوی گاز همهجا را پر کرده است
اما یکی دیگر از کسبه که کارگاه او نیز در مجاورت انفجار قرار داشته و اتفاقا خود او حادثه را به اورژانس گزارش داده در اینباره میگوید: «کپسولهای گاز نشتی دارند. شما اگر در کوچه یخچال به سمت میدان قدم بزنید به خوبی بوی گاز را استشمام میکنید. صاحبان کارگاه و کسانی که آزمایشگاه طلا دارند، نیاز به گازشان بسیار زیاد است؛ اما از آنجا که در این مکان گازکشی وجود ندارد، مجبور هستند 20 تا 30 کپسول را به همدیگر زنجیر و از آنها استفاده کنند. شرکت گاز هم کپسولها را چک نمیکند. نشتی گاز معمولا باعث میشود که هرچند وقت یکبار در این مکان حادثههایی مشابه با آنچه روز دوشنبه در سرای مخلص رخ داد، اتفاق بیفتد؛ حادثههایی که البته برخی از آنها با خسارتهای مالی و جانی بسیار شدیدی روبه روبوده است. اما با این حال، کسبه همچنان راه دیگری ندارند و برای انجام کارهای خود، مجبور هستند از همین کپسولهای گاز استفاده کنند. بنابراین شرکت گاز بوتان باید راهحلی اتخاذ کند تا ایمنی لازم تأمین شود و کسبه با خیال راحت از این کپسولها استفاده کنند و بدانند که دیگر نشتی گاز در کار نیست.»