بهطورکلی، نتایج این نظرسنجی نشان داد که اکثریت مردم نگران تغییرات اقلیمی در جهان هستند و مایلاند تغییراتی در سبک زندگیشان ایجاد کنند تا تأثیرات این پدیده را کاهش دهند. بااینوجود، در پس این الگوی گسترده و کلی گرایشهای پیچیدهتری هم دیده میشود، مثلاً تردید نسبت به اینکه جامعۀ بینالمللی بتواند به طرز مؤثر و قابلقبولی تغییرات اقلیمی را کاهش دهد و یا شکافهای ایدئولوژیک عمیقی که میتوانند فرآیند انتقال به انرژیهای پاکتر و یک جهان سازگار با محیطزیست را با مانع مواجه کنند. این نظرسنجی همچنین نشان میدهد که عدم تطابق قابلملاحظه و مهمی بین رویکرد مردم نسبت به موضوع تغییرات اقلیمی و شدت و جدیت چالشی که این بحران پیش روی کرۀ زمین قرار میدهد، وجود دارد.
در ادامه به جزئیات نکاتی که این نظرسنجی دربارۀ واکنش عموم نسبت به بحران تغییرات اقلیمی آشکار میکند، میپردازیم.
نگرانی عمیق و تمایل جدی به برداشتن گامهای عملی در این زمینه
نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در اوایل سال 2021 انجام شد و بهاستثنای سوئد، در تمام کشورهایی که در این نظرسنجی شرکت داشتند، بین 60 تا 90 درصد از شهروندان گفتهاند که تا حدودی یا در حد بسیار زیادی نگران آسیبی هستند که بهشخصه در اثر تغییرات اقلیمی خواهند دید. پیشازاین نیز مرکز تحقیقات پیو در سال 2015 نظرسنجی مشابهی را انجام داده بود و درحالیکه مقایسۀ نظرسنجیهای انجامشده در سالهای 2015 و 2021 نشاندهندۀ افزایش صریح و روشنی در میزان نگرانی عمومی نسبت به این بحران در چندین کشور است، اما سطح نگرانی در ایالات متحدۀ آمریکا تغییر قابلملاحظهای نداشته است.
بهطور مشابه، در تمامی این کشورها بهاستثنای ژاپن، حداقل 7 نفر از هر 10 شرکتکننده گفتهاند که مایلاند تا حدودی یا در حد بسیار زیادی در سبک زندگی و کارشان تغییر ایجاد کنند تا کمکی به حل بحران تغییرات اقلیمی در جهان کرده باشند.
در اغلب این کشورها، نسل جوان خیلی بیشتر از افراد مسنتر مستعد نشان دادن سطوح بالاتری از نگرانی دربارۀ تغییرات اقلیمی و همچنین تمایل به تغییر رفتارشان برای حل این بحران بودهاند.
نظرات مردم دربارۀ چگونگی پاسخدهی دولتها به این بحران
روشن است که در مقیاس جهانی، مردم بهشدت نگران تهدیدی هستند که بحران تغییرات اقلیمی متوجه موجودیت بشر کرده است و مایلاند رفتارهای روزمرۀ خود را تغییر دهند تا تأثیرات و عواقب آن را تعدیل کنند. بااینوجود، تمرکز صرف بر تغییر رفتارهای فردی گرمایش جهانی را متوقف نخواهد کرد.
بهعنوانمثال، در ایالات متحدۀ آمریکا حدود 74 درصد از گازهای گلخانهای منتشرشده در جو از سوزاندن سوختهای فسیلی حاصل میشود. مردم میتوانند رویکرد خود را تغییر دهند و خودروهای الکتریکی برانند یا سوار اتوبوسها و قطارهای الکتریکی شوند اما این وسایل نقلیه همچنان به انرژی نیازمندند. فشار وارد آوردن به تسهیلات عمومی برای تغییر رویه و جایگزین کردن انرژیهای تجدیدپذیر مستلزم تغییراتی در سطح سیاستگذاریهای کلی، چه در داخل کشورها و چه در مقیاسی بینالمللی است.
ما رویکرد مردم را دربارۀ اینکه کشور خودشان چطور به تغییرات اقلیمی رسیدگی میکند و اینکه اقدامات صورتگرفته در مقیاس بینالمللی چقدر مؤثر خواهند بود، مورد بررسی قرار دادیم و نتایج این مقایسه تصویر پیچیدهتری را پیش رویمان ترسیم کرد.
بهطور میانگین، اغلب مردم نحوۀ رسیدگی دولت خودشان به مسئلۀ تغییرات اقلیمی را «نسبتاً خوب» ارزیابی کردند و بالاترین میزان رضایتمندی نیز در سوئد، بریتانیا، سنگاپور و نیوزلند مشاهده شد. بااینوجود، آمارها نشان میدهد که چنین ارزیابیهای مثبتی در حقیقت چندان توجیهپذیر نیستند. گزارشهای ارائهشده توسط سازمان ملل متحد در سال 2020 نشان میدهد که میزان انتشار گازهای گلخانهای همچنان در حال افزایش بوده است. پیشبینی میشود که بسیاری از کشورها، ازجمله ایالات متحدۀ آمریکا، نتوانند به تعهدات خود درزمینۀ کاهش میزان انتشار گازهای گلخانهای تا سال 2030 جامۀ عمل بپوشانند و حتی اگر همۀ کشورها بتوانند به مقاصد خود در این زمینه برسند، بازهم لازم است میزان انتشار سالانه خیلی بیش از اینها کاهش پیدا کند تا بتوان به اهداف تعیینشده در معاهدۀ اقلیمی پاریس دست یافت.
اما هنگامیکه بحث اعتماد به اقدامات بینالمللی برای رسیدگی به بحران تغییرات اقلیمی در میان باشد، شرکتکنندگان در این نظرسنجی درکل شکاکتر هستند. اگرچه اکثریت مردم در آلمان، هلند، کرۀ جنوبی و سنگاپور اطمینان داشتند که جامعۀ بینالمللی میتواند تا حد قابلملاحظهای تغییرات اقلیمی را تعدیل کند؛ اما اغلب افراد در سایر کشورهای شرکتکننده در این نظرسنجی چنین نظری نداشتند. در فرانسه و سوئد شاهد کمترین میزان اعتماد بودیم و بیش از 6 نفر از هر 10 شرکتکننده با اقدامات بینالمللی صورتگرفته در این زمینه قانع نشده بودند.
بهطورکلی، این نتایج نشان میدهد که عموم مردم اعتقاد دارند تغییرات اقلیمی مشکلی است که میتوان آن را با یاری افراد عادی و دولتها حل کرد. اغلب مردم میگویند که مایلاند سبک زندگیشان را تغییر دهند اما ممکن است این افراد درک صحیح و کاملی از گسترۀ اقدامات موردنیاز برای پاسخدهی مؤثر به بحران تغییرات اقلیمی در جهان نداشته باشند. درکل، این امکان نیز وجود دارد که افراد دربارۀ توانمندی و تعهد کشور خودشان درزمینۀ کاهش میزان انتشار گازهای گلخانهای و مقابله با تغییرات اقلیمی بیشازحد خوشبین باشند و درعینحال میزان ارزشمندی و تأثیرگذاری اقدامات بینالمللی را دستکم بگیرند.
چنین نظرات و تصوراتی میتوانند بازتابدهندۀ این حقیقت باشند که گفتوگوها پیرامون موضوع تغییرات اقلیمی تا اینجای کار در سیطرۀ فراخوان عمومی به تغییر رفتارهای فردی بوده است بهجای اینکه بر لزوم اقدامات جمعی و کنشهای موردانتظار در سطح سیاستگذاریهای کلی نیز تأکید کند. پرداختن به این شکافها برای کسانی که در حوزۀ آگاهیرسانی دربارۀ تغییرات اقلیمی فعالیت میکنند و میکوشند حمایت عمومی از سیاستهای درونکشوری و همکاریهای بینالمللی قویتر را افزایش دهند، هدف مهمی است.
شکاف ایدئولوژیک عمیق در رویکرد عموم نسبت به تغییرات اقلیمی
مثل اغلب نظرسنجیهای انجامشده دربارۀ رویکرد افراد نسبت به تغییرات اقلیمی، گزارش جدید مرکز تحقیقات پیو نیز برملاکنندۀ شکاف ایدئولوژیک عمیقی در چندین کشور است.
احتمالاً جای تعجبی ندارد که ایالات متحدۀ آمریکا ازنظر تفاوتهای ایدئولوژیک در تمامی پرسشهای مطرحشده در این نظرسنجی بهجز یک مورد پیشتاز است. در ایالات متحده، 87 درصد از لیبرالها گفتهاند که تا حدودی یا در حد بسیار زیادی نگران آسیبهای فردی درنتیجۀ تغییرات اقلیمی هستند درحالیکه تنها 28 درصد از محافظهکاران چنین نظری داشتهاند، یک تفاوت خیرهکنندۀ 59 واحدی. چنین شکافی در ارتباط با تمایل به تغییر سبک زندگی شخصی (تفاوت 49 واحدی)، ارزیابی چگونگی رسیدگی دولت به مسئلۀ تغییرات اقلیمی (تفاوت 41 واحدی) و سنجش میزان سودمندی و اثربخشی اقدامات بینالمللی (تفاوت 41 واحدی) هم دیده میشود.
و ایالات متحده در این زمینه تنها نیست. تفاوتهای ایدئولوژیک فاحش در کانادا، استرالیا و هلند هم دیده میشوند. در حقیقت، فقط استرالیاییها بر سر اینکه دولتشان چطور به بحران تغییرات اقلیمی رسیدگی میکند، نسبت به آمریکاییها ازهمگسستهتر بودند.
این شکاف ایدئولوژیک چیز جدیدی نیست اما بزرگی گسستی که بین افراد متعلق به دو سوی این طیف ایدئولوژیک وجود دارد، مبهوتکننده است. این تفاوتها نهفقط دراینباره که چگونه باید به موضوع تغییرات اقلیمی پرداخت یا چه کسانی در این زمینه مسئول هستند، دیده میشود؛ بلکه در وهلۀ نخست، تصور افراد از گستره و شدت این بحران را نیز دربرمیگیرد. چنین تفاوتهای عظیم و ریشهداری درزمینۀ درک عموم از بحران تغییرات اقلیمی و میزان پذیرش واقعیتهای علمی مرتبط با این موضوع توسط آنها، اعمال تغییرات بسیار مهم و ضروری در سیاستگذاریهای مربوطه را با چالشهای عمده مواجه خواهد کرد.
درک بهتر آن دسته از مناسبات فرهنگی، سیاسی و رسانهای که شکلدهندۀ این تفاوتها هستند، رهنمودهای سودبخشی را به دست خواهد داد که میتوانند مسیر پیشرفت در راستای کند کردن روند تغییرات اقلیمی را هموارتر کنند.
این مطلب ترجمۀ مقالهای است با عنوان
“Pew’s new global survey of climate change attitudes finds promising trends but deep divides”
که در تاریخ 14 سپتامبر 2021 در وبسایت کانورسیشن (theconversation.com) منتشر شده است. این سازمان رسانهای میکوشد نتایج پژوهشها و مقالات منتشرشده توسط محققان، متخصصین و دانشگاهیان در حوزههای مختلف را در دسترس عموم قرار دهد.