این اولین باری نبود که این دو نفر در معرض هجمههای نژادپرستانه یا اسلامهراسانه قرار میگرفتند، بهویژه در فضای مجازی. بهعنوان یک متخصص علوم ارتباطات که به مطالعۀ روابط قدرت در حوزۀ نژاد و هویت در فضای آنلاین میپردازد، شاهد بودهام که عمر اغلب اوقات یکی از اهداف حملات ملیگرایان سفیدپوست در توئیتر است.
اما حملات آنلاین علیه مسلمانان به سیاستمداران محدود نمیشود. بیست سال پس از حملات 11 سپتامبر، تفکرات قالبی و کلیشههایی که مسلمانان را با تروریسم مرتبط میدانند از تصویرسازیهای اینچنینی در روزنامهها و تلویزیون بسیار فراتر رفتهاند. پژوهشهای اخیر زنگ خطری را دربارۀ اسلامهراسی شایع و افسارگسیخته در فضاهای سایبری به صدا درآورده است، بهویژه استفادۀ گروههای راست افراطی از اخبار غلط و گمراهکننده و دیگر شگردهای شستوشوی مغزی برای بدنام کردن مسلمانان و اعتقادات دینی آنها.
دامن زدن به نفرت
جولای 2021، تیمی به سرپرستی لارنس پینتاک، پژوهشگر رسانه، نتایج پژوهشهای خود بر روی توئیتهایی را که در طول کمپین انتخاباتی عمر برای نمایندگی کنگره به نام او اشاره کرده بودند، منتشر کردند. در گزارش این تیم آمده بود که نیمی از توئیتهایی که مطالعه کردهاند، «آشکارا زبانی اسلامستیزانه یا بیگانهستیزانه داشتهاند یا اینکه شامل دیگر اشکال نفرتپراکنی کلامی میشدهاند». اکثریت این پستهای توهینآمیز توسط چند اکانت معدود منتشر میشدند که بذر بحثهای اسلامهراسانه را در توئیتر میپراکنند. تیم پژوهشی پینتاک دریافتند که بسیاری از این اکانتها متعلق به محافظهکاران هستند؛ اما گفتند که این اکانتها بهخودیخود ترافیک چندان قابلملاحظهای ایجاد نکردهاند.
در عوض، این تیم پژوهشی دریافتند که مسئولیت اصلی ماجرا با اکانتهای دیگری بود که ایدهها و مطالب منتشرشده توسط اکانتهای ذکرشده را گردآوری و از طریق پاسخها و بازتوئیتهای انبوه به گردش درمیآوردند.
اما جالبترین یافتۀ آنها این بود که تنها چهار مورد از 20 اکانت پیشرو در این کار، اکانتهای معتبر و موثق بودهاند. اکثرشان یا رباتهای اینترنتی بودند که بر مبنای الگوریتمهای برنامهنویسی طراحی میشوند تا از اکانتهای انسانی تقلید کنند و یا اکانتهای انسانی اما جعلی که از هویتهای تقلبی استفاده میکنند تا دیگران را بفریبند و به بحثهای آنلاین سمتوسو بدهند. این رباتهای اینترنتی و اکانتهای جعلی، توئیتهای اسلامهراسانهای را که در ابتدا توسط اکانتهای معتبر منتشر شده بودند، پخش میکردند و بهنوعی مثل یک بلندگو عمل کرده و اسلامهراسی را در بین کاربران توئیتر گسترش میدادند.
اکانتهای فریبکارانه
توئیتر کمی بیش از 200 میلیون کاربر فعال روزانه دارد. فیسبوک اما نزدیک به 2 میلیارد کاربر دارد و برخی از آنها در این پلتفرم هم شگردهای مشابهی را برای شستوشوی مغزی و دستکاری روانی به کار میگیرند تا بدینوسیله اسلامهراسی را گسترش دهند.
یوهان فارکاس (پژوهشگر درزمینۀ اخبار جعلی) و همکارانش به بررسی صفحاتی از فیسبوک در دانمارک پرداختهاند که توسط افراد یا گروههایی هدایت میشوند که تظاهر میکنند اسلامیون افراطی هستند تا حس انزجار دیگران را نسبت به مسلمان برانگیزند. این پژوهشگران به تحلیل و بررسی 11 صفحۀ اینچنینی که مشخص شده بود جعلی هستند، پرداختند و دریافتند که گردانندگان در این صفحات ادعاهای کینهتوزانهای را دربارۀ جامعۀ دانمارک و گروههای قومی آن منتشر و تهدید میکردند که مسلمانان قصد دارند کنترل کامل این کشور را در دست بگیرند.
طبق گفتههای این پژوهشگران، فیسبوک این صفحات را به دلیل تخطی از سیاستهای محتوای این پلتفرم حذف کرد اما آنها پس از مدتی دوباره با نقابی متفاوت ظاهر شدند. اگرچه تیم پژوهشی فارکاس نتوانست با قطعیت مشخص کند که چه کسانی این صفحات را میساختند اما به الگوهایی رسید که نشان میداد «همان افراد یا گروهها پشت این پوشش پنهان شدهاند».
این صفحات موفق شدند برانگیزانندۀ هزاران نظر خصومتآمیز و نژادپرستانه علیه اسلامگرایان تندرویی باشند که کاربران فکر میکردند گردانندۀ این صفحات هستند؛ اما درعینحال منجر به حس انزجار و عصبانیت نسبت به کل جامعۀ مسلمان دانمارک ازجمله پناهجویان هم شده بودند.
چنین نظراتی اغلب همسو با یک دیدگاه کلیتر نسبت به مسلمانان هستند، دیدگاهی که مسلمانان را تهدیدی برای «ارزشهای غربی» و «نژاد و هویت سفید» قلمداد میکند و بهخوبی نشان میدهد که چطور اسلامهراسی از نابردباری دینی و تعصب مذهبی فراتر میرود.
تهدیدهای دوسویه
روشن است که منظور ما این نیست که اسلامگرایان تندروی «واقعی» در فضای وب غایب هستند. بهطورکلی اینترنت و بهطور خاص شبکههای اجتماعی مدتهاست که ابزاری در خدمت افراطیگری اسلامی بودهاند.
اما در سالهای اخیر، گروههای راست افراطی خیلی سریعتر از اسلامگرایان حضور خود را در فضای آنلاین گسترش دادهاند. بر مبنای مطالعهای که توسط جی. ام. برگر (متخصص درزمینۀ افراطگرایی) انجام شده است، بین سالهای 2012 و 2016، دنبالکنندگان توئیتری ملیگرایان سفیدپوست به میزان بیش از 600 درصد افزایش یافته است. برگر دریافته است که ملیگرایان سفیدپوست «تقریباً درزمینۀ تمام معیارهای شبکههای اجتماعی، از تعداد دنبالکنندگان گرفته تا تعداد توئیتهای روزانه، از داعش عملکرد بهتری داشتهاند».
مطالعۀ جدیدتری که برگر در سال 2018 بر روی محتوای راستگرایی آلترناتیو در توئیتر انجام داده است، نمایانگر «استفادۀ بسیار قابلملاحظۀ گروههای منتشرکنندۀ این مطالب از روشهای تنظیم خودکار، پروفایلهای جعلی و دیگر شگردهای دستکاری روانی افراد در شبکههای اجتماعی» بوده است.
کمپانیهای شبکههای اجتماعی بهکرات بر سیاستهای خود در خصوص تشخیص و حذف محتوای منتشرشده توسط گروههای تروریستی اسلامی تأکید کردهاند. بااینحال منتقدان میگویند که این شرکتها اشتیاق کمتری برای نظارت بر گروههای دست راستی مانند طرفداران برتری نژاد سفید از خود نشان میدهند و این رویکرد باعث شده است که گسترش اسلامهراسی در فضای مجازی راحتتر شود.
شرایط حساس و پرمخاطره
قرار گرفتن در معرض محتوا و پیامهای اسلامهراسانه میتواند عواقب جدی و خطیری به دنبال داشته باشد. پژوهشها نشان داده است که به تصویر کشیدن مسلمانان بهعنوان تروریست میتواند منجر به جلب حمایت بیشتر از اعمال محدودیتهای شهروندی بر آمریکاییهای مسلمان و همچنین پشتیبانی گستردهتر از اقدام نظامی علیه کشورهایی شود که اکثریت مسلمان دارند.
این پژوهشها همچنین نشان داده است که قرار گرفتن در معرض محتوا و پیامهایی که تفکرات قالبی و کلیشههای ساختهشده دربارۀ مسلمانان را به چالش میکشند، مثلاً به نمایش گذاشتن مسلمانانی که داوطلب میشوند تا در طول تعطیلات کریسمس به هموطنان آمریکاییشان کمک کنند، میتواند تأثیر متقابلی داشته باشد و حمایت عمومی از سیاستهای گفتهشده را کاهش دهد، بهخصوص در بین کسانی که ازنظر سیاسی محافظهکار هستند.
خشونت علیه مسلمانان، آسیب زدن به مساجد و سوزاندن قرآن در طول 20 سال گذشته بهکرات در ایالات متحدۀ آمریکا گزارش شده است و شواهدی نیز در دست است که نشان میدهد اسلامهراسی همچنان در حال گسترش است.
اما مطالعاتی که پس از انتخابات 2016 آمریکا انجام شده است نشان میدهد که در حال حاضر مسلمانان اسلامهراسی را «در فضای مجازی بیش از شرایط حضوری و رودررو تجربه میکنند». پیشتر در همین سال 2021، یکی از گروههای حامی مسلمانان علیه مدیران فیسبوک اقامۀ دعوی نمود و این شرکت را متهم کرد که در حذف موارد نفرتپراکنی کلامی علیه مسلمانان ناتوان بوده است. این گروه مدعی شده است که بازرسی انجامشده توسط خود فیسبوک در خصوص رعایت حقوق مدنی نشان داد که این وبسایت «فضایی را ایجاد کرده است که در آن مسلمانان احساس میکنند کاملاً تحت محاصره هستند».
در سال 2011 و نزدیک به دهمین سالگرد حملات 11 سپتامبر، مرکز ترقی آمریکا (CAP) در گزارشی شبکۀ گستردۀ اسلامهراسی در این کشور را مورد تحلیل قرار داد و بهویژه بر نقش افراد موسوم به «متخصصین اخبار جعلی و گمراهکننده» از گروههای راست افراطی در اشاعۀ پروپاگاندا یا تبلیغات اسلامستیزانه تأکید کرد.
پنج سال بعد، بار دیگر در سرتاسر کشور بحث دربارۀ این «متخصصین اخبار جعلی و گمراهکننده» بالا گرفت، افرادی که از شگردهای مشابهی استفاده میکردند؛ اما این بار برای اینکه بر انتخابات ریاستجمهوری تأثیر بگذارند. درنهایت، این شگردهای درحالتوسعه فقط مسلمانان را هدف نمیگیرند بلکه میتوانند در مقیاسی بسیار وسیعتر بازآفرینی شوند.
این مطلب ترجمۀ مقالهای است به قلم سیف شاهین، استادیار دانشگاه امریکن که در تاریخ 9 سپتامبر 2021 در وبسایت کانورسیشن (theconversation.com) منتشر شده است. این سازمان رسانهای میکوشد نتایج پژوهشها و مقالات منتشرشده توسط محققان، متخصصین و دانشگاهیان در حوزههای مختلف را در دسترس عموم قرار دهد.