شما اینجا هستید
جلسه هفتم: روایت سفر
الهه امینی
جاده همواره بستری مناسب برای خلق یک موقعیت داستانی است. اگرچه در هر قصه ای ناگزیر سفری درونی در جریان هست و وضعیت آغازینی که آدمِ قصه در آن قرار دارد در پایان دگرگون می شود، اما گاه نویسندگان این سفر را شکلی بیرونی بخشیده و تحول و تحرک را در دو سطح ظاهری و معنایی رقم میزنند. موقعیتی که به نویسنده کمک می کند تا سیر حرکت شخصیت داستان را به روشنی تصویر کند. ازین رو، بعضی از بزرگترین آثار ادبی دنیا با این الگو (الگوی سفر) نوشته شده اند که گاهی به آنها رمان یا داســــتان جاده ای میگویند. یکــــی از قدیمــــیترین رمانهای مدرن جاده ای، رمان معروف «دن کیشوت» اثر سروانتس، نویسنده اسپانیایی است، رمانی درباره ماجراجویی های یک مرد متوهم که به همراه خدمتکار واقع بینش بهقصد نجات مردم محنت زده و خلق آرمان شهری عاری از دغدغه و اندوه، راهی سفر می شود. در میان رمان های ایرانی می توان به «شب هول» نوشته هرمز شهدادی اشاره کرد که اگرچه این رمان نه در این الگو که در هیچ الگوی دیگری کاملا قرار نمیگیرد، اما کمابیش الگوی سفر را می توان در آن ردیابی کرد. شب هول درباره مردی است که پدر بیمارش را برای درمان از اصفهان به تهران می برد و بـــــخشــــــی از رمــــــان دربــــرگیرنـــــده وقایع و گفتوگوهای مربوط به این سفـــــر است. الگوی سفر غالبا دستمـــــایه نوشتن رمان یا فیلمنامه قرار میگیرد (شاید به این جهت که معمولا حجم بالایی را می طلبد) اما می توان در قالب داستان کوتاه نیز از آن بهره گرفت. این روزها چارچوبها و هنجــــارهای از پیش تعیین شده در عالم هنر مدام دچار تغییر و تحول می شوند. پس بیایید با هم داستانی بنویسیم با الگوی سفر. لازم نیست این سفر حتما از شهری به شهری دیگر باشد، بلکه می تواند یک سفر کوتاه درون شهری باشد، چیزی که درباره این الگو اهمیت دارد عنصر «حرکت» است. یک حرکت ظاهری و تنانه که در لایه زیرین، حرکتی درونی و روحی را به همراه دارد. بیایید دست به انتخاب بزنیم. ابتدا شخصیت خود را انتخاب کنید.او میتواند زن، مرد، کودک، نوجوان یا سالخورده باشد. مقصد و مبدا او را انتخاب کنید، مثلا از مدرسه به خانه یا از خانه به بیمارستان. وسیله نقلیه چیست؟ اجازه بدهید در اینجا شما را کمی محدود کنم. وسیله مدنظر ما اتوبوس است و قصه شما باید در اتوبوس اتفاق بیفتد. حالا برسیم به واقعه مورد نظر، درواقع مهمترین جای قصه. روزانه میلیونها نفر سوار اتوبوس میشوند، اما چندنفرشان در این سفر کوتاه تکانی در جان خود حس می کنند؟ سعی کنید از وقایع تکراری و تاثیرات تکراری فاصله بگیرید. هرچند شما میتوانید یک رویداد ظاهرا معمولی (مثل حضور یک دستفروش در اتوبوس) را به شکلی تازه و از زاویهای متفاوت تصویر کنید. داستانهایتان را برای ما به این نشانی الکترونیکی بفرستید تا در صورت امکان آن را در همین ستون چاپ کنیم.Elahe.amini63@yahoo.com
url : http://www.isfahanziba.ir/node/86168